معرفی وبلاگ
بیایید به سرزمین عشق و عرفان سفر کنیم ؛ سرزمینی که تجلی گاه شکوه ایثار است ؛ سرزمینی که همه یکرنگی و اتحاد است. این جا سرزمین عشق و ایثار و فداکاری است. ای قلم ها! بدون وضو در این حـریـم مـقـدس وارد نـشوید. ای هـمسـفران ! لازمـه ی ورود به این سـرزمیـن ، داشـتـن دل هایـی پـاک و بی آلایش است. حرمت و قداست این سرزمین بسیار زیاد است. این سرزمین متعلق به شیرزنان عارفی است که در هشت سال دفاع مقدس حماسه ها آفریدند.
دسته
پيوندهاي روزانه
زن ، دفاع مقدس و امنیت ملی
زنان و حضور در عرصه های نبرد
تنها زن حاضر در عملیات بیت المقدس
تأثیر عوامل معنوی در امنیت زنان ایثارگر
حماسه عاشورا نقطه عطف حضور زنان
ممکن ساختن غیرممکن‌ها
صلح بدون جنگ؟
هیچ وقت جنگ‌طلب نبودیم
ترحم بر پلنگ تیزدندان؟
راه قدس از کربلا می‌گذرد
خرمشهر چه شد؟
چرا حمله نمی‌کنید؟
زنان قهرمان در دوران جنگ
از قرآن سوزی تا تمدن سوزی
فرزند خاک، تصویر تازه زنان در دفاع مقدس
زنان قهرمان کشور ما
زنان آثار ارزشمندی درباره دفاع مقدس خلق کرده‌اند
فیلم مستند هشت سال دفاع مقدس
آلبوم تصاویرسرداران شهید
عملیات ثامن الائمه
بسیار مهم و خواندنی و عمل کردنی
مناجات شهدا با خدا
شهادت طلبی
ترور یا دفاع از کیان اسلام؟
شهید معصومه خاموشی
طلبه صفر کیلومتر!
زن نه شیرزن!!!
روزشمار دفاع مقدس
سجده باپیشانی سوراخ
دوکوهه
وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش
عراق
سُرفه ای کن تا بدانم هنوز نفس می کشی!
شهید احمد کشوری
نامه امام علی (ع) به مالک اشتر نخعی
ولایت فقیه ، تداوم امامت
گلزار زندگی
جسم نحیفان کجا و بار کجا...
چهل حدیث در مورد شهید و شهادت
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 905017
تعداد نوشته ها : 1009
تعداد نظرات : 11
جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس
 مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی سبک بالان
 جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس استان يزد
  مسابقه وبلاگ نويسي معبر
نقش زنان در دفاع مقدس

Rss
طراح قالب
GraphistThem231


3-2- زنا رزم آرا
دراین بخش، سخن از زنان دلاوری است که همپای برادران خود تفنگ به دست گرفتند و با دشمن روبرو شدند. در داستان"نخل های بی سر"خواهرناصرازاولین زنان رزمنده است که درروزهای اولیۀ که هیچ سلاحی دراختیار جوانان خرمشهری نیست درخرمشهر می ماند ودرمسجد با دوستانش، کوکتل می سازد تا شاید برادرانش با آنها بتوانند یکی دوتفنگ از سربازا عراقی غنیمت بگیرند وبا آن ها بجنگند.(ر.ک.نخل های بی سر، ص42)
درداستان" مرا به نام تو می خوانند" شخصیت اصلی داستان شیرزنی است که ظاهراً همسرش دروقایع سال42 شهید شده واکنون، بیست سال پس ازآن واقعه، یگانه فرزندش شهید می شود. زن به خون فرزند سوگند می خورد که راه او راه ادامه دهد. روز سوم شهادت فرزند است. زن- به شیوۀ تک گویی- درضمن سخن گفتن با فرزند لباس رزم او رابرتن می کند:
"همۀ لرزش دلم ازآن بود که نیایی وهمۀ بی تابی ام ازآن که مبادا گلم که غنچه رفته است گشاده برگردد، پرپرشده، جامه دریده خون به چهره دویده. آن همه دلهره ازآمدن چنین روزی بود. اما دلهره رفت وقتی که روزی اینچینین آمد ودرجایش صبوری نشست ودر کنارش استواری."(سانتاماریا، ص319)
تمام حرکاتی را که فرزند هنگام خداحافظی انجام می داد مو به مو تقلید کرده، راهی مسجد می شود. راه مسجد گل آلود است وگل هایی که به ته کفش می چسبد پوتین های فرزند رابه پای مادرسنگین وراه رفتن دشوارترمی کند، اما عکس شهدا بردرودیوارشوق او راافزون وراهش راهموارمی کند. وقتی به مسجد می رسد درمسجد بسته است. از لوله های تفنگ که از سوراخ سنگرسربیرون کرده اد می فهمد که بچه ها درسنگرند. بچه ها نیز با دیدن زن ازسنگربیرون می آیند. زن می گوید:
"سلام علی های من!خسته نباشید!همین سه نفرید یا کسی هنوزدرسنگرهست؟رضا راهم بگویید بیاید. یادتان هست می گفتید: وقتی علی آمد ماهمه با خیال راحت به خانه مب رفتیم، علی یک تنه کار ده نفررا می کرد.خوب،علی آمده است، حالا بروید یک تفنگ به من بدهید وبروید امشب نوبت پاسداری علی است."(سانتاماریا،ص 324)

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 20:57


3- زن درادبیّات داستانی دفاع مقدس
درادبیات داستانی دفاع مقدس،زن دوشادوش مردان وارد صحنه می شود گاه پا به پای مردان می جنگد، گاه درپشت جبهه در فراهم کردن تدارکات جنگ تلاش می کند وبه طورکلی همانند بسیاری از مردان دفاع مقدس،سیرتکاملی از تبتل تا مقدمات فنا راطی می کند. برخی از جلوه های زن در ادبیات داستانی دفاع مقدس به قرارزیراست:

3-1- زنان آرمانی
درداستانهایی که جنبۀ آرمانی حوادث غلبه می کند،تجربه های داستان نویس نشان دهندۀ آن چیزی نیست که رخ می دهد بلکه نشانگرآن است که بایستی چنین می شد یا حاکی از آرزوی داستان نویس برای آن جنبه های آرمانی است. اما درداستان های دفاع مقدس جنبه های آرمانی به حقیقت پیوسته است.
زن درداستان های دفاع مقدس، مجسمۀ فداکاری وایثاراست. چنان که گاه ازتمام نعمت های زندگی با یک شوهرمعمولی چشم می پوشد وحتی گاه در مقابل مخالفت پدر ومادر خود ایستادگی کرده خواها ازدواج با جانبازی است که گاه دربرخی ازکارهای روزمره نیزنیازمند کمک دیگری است،مانند:"زهرا" درداستان "پرستوها" از"فریدون خلیلی".اما زهرا که پیوند ازدواج خود وآقا مرتضی راپیوند الهی می داند مصمم وجدی است، زیرا او آقای بهشتی را درخواب دیده وآقا"شال سبزرنگش" را که"هدیۀ خداست" به او داده تا به مرتضی بدهد. این"شال سبز" درپایا داستان تعبیربه نصایحی می شود که امام پس از قرائت خطبۀ عقد به آنها توصیه می کند:
"مبارک است. کارایشان برای رضای خدا بود. شما جلب رضای امام زمان(عج) را کردید.شما هم امام زمام (عج) را خوشحال کردید. با هم مهربان باشید. با هم بسازید. با هم دوست باشید. خداوند فرزندان خوبی به شما عنایت کند."(داستان معاصر،ص76).
درداستان"راز دو آینه" معصومه سال ها درجستجوی همسرمفقودش در"بیمارستان های اهواز، اندیشمک، سوسنگرد وهرشهرنزدیک به جبهه، حتی بیمارستان های غرب را تخت به تخت" جستجو می کند. به آسایشگاه جانبازان می رود، نام اسرا را در هلال احمرمرور می کند. ولی هیچ جا نشانی ازاو به دست نمی آورد. با وجود زخم زبان ها وشماتت ها، دست از تلاش برنمی دارد تا اینکه پس از سه سال،زمان بازگشت آزادگان، به امید آن که ازاسرای بی نام و نشان هم دربین آزادگان شاید کسانی باشند چندین بار به فرودگاه می رود. سرانجام یک شب همسرش را درحالی که نه زبانی برای گفتن ونه دستی برای اشاره کردن دارد، درجمع آزادگان می بیند. ذوق زده او را به گوشه ای ازسالن فرودگاه برده به اومی گوید:"من خدا نکند که نگران باشم از دست وبی زبانی تو. تو حتماً درمقابل دشمن حرفی گفته ای که ترکش کینۀ دشمن دهانت رابرده است. توحتماً به قیمت دست هایت کاری کرده ای که دشمن آن ها راازتو ستانده است.اما تودرازای این چیزهای رفتنی برای من ایمان ماندنی ات را آورده ای برای من افتخار آورده ای پس جای شرم نیست، جای افتخاراست هم برای تو در مقابل من وهم برای من در مقابل دیگران."(سانتاماریا، ص265).
درضمن تعریف کردن ها متوجه می شود شوهرش شنوایی خود را هم از دست داده است: "ببینم نکند تو حرف های مرا نمی شنوی... ببین، مرا نگاه کن با اشاره که می فهمی ببین...چرابغض کردی؟...من که دست وزبان داشتنت به چشمم نیامد ناشنوائیت غمگینم می کند؟ تو همین چشم و دل که داری برای محبت دیدن ومهرورزیدن برای من کافیست ... پس گریه نکن. بیا اشکهایت را پاک کنم نگذاراین دو آینۀ من تارشوند."(سانتاماریا، ص269).
زنان آرمانی دفاع مقدس همه جا یارویاور شوهرانشان هستند، حتی آن گاه که شوهر فکرکند سرباز زن است یا معلولیت او برای زن تحمل ناپذیر است آنچنان با ایمان، محبت خود را نسبت به او ابراز می کنند که شوهراز اندیشۀ خود پشیمان می شود. در رمان"گلاب خانم"، فرخنده همسراصغر، وقتی حدس می زند که نابینایی، شوهررااندکی نگران کرده،چنین می گوید:
"یه روز قرآن را آورد، گفت: این چیه؟ رویش دست کشیدم وگفتم: معلوم است قرآن. نمی دونستم برای چی می خواند. به گریه گفت: اصغرخیال می کنی نابیناست دلمو زده؟ گفتم: نزده؟گفت: به این قرآن بعد ازنابیناییت برام عزیزتر شدی. گفتم: نگاه مردمو چه می کنی؟ گفت: می خرم. گفتم: بی قیمت چی؟ گفت: به قیمت نگاه خدا."(گلاب خانم، ص247).

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 20:54


2- ادبیات پایداری و زن
همزمان با دلاورانی که وجودشان همچون سد آهنینی کشور را از هجوم دشمن بیگانه حفظ کرد، شعرا و نویسندگان نیز برای ثبت آن وقایع به منظور رسالت خود قلم بردست گرفتند و به ثبت هنری لحظه به لحظه حقایق تلخ وشیرین هشت سال دفاع مقدس پرداختند و فصل تازه ای بردفتر شعر وادب افزودند که به جزاشعار عاشورایی که ازعمق دل وجان عاشقان دلسوخته وقایع کربلا تراوش یافته بود، در طول ادب فارسی بی نظیر بود. مهمترین دلیلی که بربی نظیری آن می توان گفت، این است که ادبیات دفاع مقدس بیان هنری عشق و ایثارگری هایی که ما به چشم خود آن ها را دیده ایم. جان دادن عاشق در راه وصال معشوق را که بارها در ادبیات غنایی خوانده بودیم اینجا به چشم خود دیدیم و حتی جسم آغشته به خونش را بردوش خود تامزارش حمل کردیم.
حکایت مجنون را از زبان نظامی خوانده بودیم که پدر برای رهایی از عشق لیلی که دامنگیر فرزند شده او را رها می کرد ولی مجنون به زبان حال می گفت:
گرچه ز شراب عشق مستم عاشق تر از این کنم که هستم
یارب تو مرا به روی لیلی هـرلحظـه بـده زیــاده میــلی
ازعمر من آنچه هست برجای بستان و به عمر او درافزای
(لیلی ومجنون،47)
و به قول شهید احمدرضا احدی ((شنیده بودی که عشق لیلی، مجنون بیچاره را آنچنان آواره کرده بود که حتی سخت ترین و موحش ترین بیابان ها را هم برای یافتن لیلی زیر پا گذاشت ولی باور نمی کردی آن عشق این قدر شدت داشته باشد که مجنون بیچاره را به این جزیره بکشاند، جزیره مجنون.)) (جنگ خاطره،136).
شرح رشادت ها و دلاوری های پهلوانانی چون رستم و شیر زنانی چون گردآفرید را که با اعتقاد راسخ برای نجات آیین وکشور خود در برابر اهریمن صفتان ایستادگی می کردند. در شاهنامه از زبان فردوسی خوانده و این گفته او را باور کرده بودیم که می گفت: ((جهان آفرین تا جهان آفرید- سواری چو رستم نیامد پدید))، اما با دیدن دلاوران این زمان که به مقابله با افراسیاب جهانخوار و گرسیوز ریاکار زمانه دست از جان شسته بودند، دیدیم که چه دلیرانی برتر از رستم در زمانه ای که ما به سر می بریم پدید آمده اند و در کنار هریک از آن ها شیر زنی ایستاده است که :
می توان در خشکسالی ها
گرد خرمن
خوشه چینش دید
می توان باکودکی برپشت
در دروزاران و آن گرمای گرم نیمه مرداد
داغ و سوزان وعرق ریزان جبینش دید
می توان در حمله غز یا تتار وترک
در ستیز دشمنان بر پشت زینش دید
(هزاره دوم آهوی کوهی، 73و74)
بخش قابل توجهی از این ادبیات بیانگر ایمان،رشادت، ایثارگری وصبوری زنانی است که گام به گام با مردان در دفاع مقدس پیش رفتند. به طور کلی همچنان که در تمام عرصه های زندگی، زن در کنار مرد ومکمل اوست در جنگ نیز نقش بسزا دارد وگاه حتی دوشادوش مردان می رزمد و به همین نسبت در ادبیات پایداری جهان وجود او نیز بازتاب یافته است.
وابتزاروف شاعر مقاومت بلغارستان در شعری که شب قبل از اعدام برای دلداری همسرش سروده است او را ادامه دهنده راه خود می داند و از همسرش می خواهد خانه را از تفکر او خالی نکند تا اوهم در خواب به دیدارش بیاید. (ر. ک. بررسی تطبیقی موضوعات پایداری، ص19)
شادورپتوفی شاعرمقاومت مجارشمشیرش را که از شادی ولذت جاری او درکنار همسرش خشنود نیست مورد خطاب قرار دهد ودربارۀ نقشی که همسرش درهنگام نیاز وطن به شاندورایفا می کند می گوید:
شادی ما عظیم است
ولذت ما بی پایان
خوشبختی ما درخشان
اما شمشیرمن هیچ راضی نیست
ای شمشیرمن!
اگر وطنم
بازوی مرا لازم دارد
زنم با دست خود، تو را به کمرم می بندد
وبه هنگام وداع می گوید:
بروید با هم وبه هم وفادار بمانید(ر.ک.بررسی تطبیقی موضوعات پایداری،ص19)
درتاریخ ادب فارسی گاه به زنانی برمی خوریم که دربرابرظلم شاهان زبان به اعتراض گشوده اند؛ مانند حکایت پیرزن وسنجردرمخزن الاسرارنظامی:
پیرزنی را ستمی درگرفت دست زد ودامن سنجرگرفت
کای ملک آرزم تو کم دیده ام وز تو همه ساله ستم دیده ام
...ازملکان قوت ویاری رسد از تو به ما بی که چه خواری رسد
(مخز لاسرار،ص91)
اما گروه زیادی ازشاعران ونویسندگان نگرشی منفی نسبت به زن داشته اند یا حداکثرمنزلتی که برای زن قائل بوده اند او را به عنوان معشوق شعرخودبرگزیده اند.
ولی با رویداد دفاع مقدس وپدید آمدن ادبیات خاص آن،نقش زنان با دفاع گره می خورد وزنان نقشی جزآنچه قبلاً داشتند برعهده می گیرند،نقشی که گاه آن ها رابرتراز برخی مردان نشان می دهد:
بیا ای دوست اینجا در وطن باشی
شریک رنج وشادی های من باشی
زنان اینجا چو شیر شرزه کوشند
اگر مردی در اینجا باش وز باش
(هزارۀ دوم آهوی کوهی،142)
اسوۀ زن در دوران دفاع مقدس حضرت زینب(س) است که شعله های خشمش کاخ آرزوهای ستمگران را درهم می کوبد وسخنان کوبنده اش پرده های تزویر را می درد وآن ها را روسیاه تاریخ می گرداند. صبوری حضرت زینب (س)،شاخص ترین ویژگی زن درادبیات دفاع مقدس است:
نوجوان جان سپرد ومادر او جامۀ صبرخویش چاک نکرد
پدرش اشک غم زدیده نریخت برسراز درد ورنج خاک نکرد
همسرش چهره را به پنجه نخست ناشکیبا نشد ز دوری دوست
زآن که دانسته بود کاین همه رنج پی آزادی فرشتۀ اوست
(جای پا،ص111)

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 20:50

چکیده
مقاله حاضر کوششی است در بررسی وتحلیل چهره زن در ادبیات داستانی دفاع مقدس، به همین منظور ابتدا مختصری درباره جایگاه زن در ادبیات پایداری جهان وایران مطرح شده سپس بابررسی برخی از داستان های مربوط به دفاع مقدس شخصیت زن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.
در ادبیات دفاع مقدس که شرح احوال برون و درون انسان هایی است که برای حفظ شرف و حیثیت و فضایل انسانی در مقابل تجاوزگران به کرامت های انسانی به پا خاسته اند زن نقش برجسته ای دارد. در مقاله، چهار وجه گوناگون از شخصیت زن در ادبیات دفاع مقدس مطرح شده است. آنچه در ادبیات دفاع مقدس چهره زن را از نظایر آن در ادبیات پایداری جهان متمایز می کند پیروی او از حضرت زینب(س) در وقایع کربلاست. دراین راستا ایمان، ظلم ستیزی، ایثارگری وصبوری زن به نحو بسیار شایسته ای در ادبیات دفاع مقدس به نمایش گذاشته شده است. در بخش پایانی مقاله، سخن کوتاهی از آسیب شناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس در پیوند باشخصیت زن به میان آنده است که عبارت است از نگاه اسطوره ای به زن وآسیب پذیری زن درجنگ.


1- مقدمه
قلم ها شرح رشادت وایثارگری وظلم ستیزی دلاورانی را که برای حفظ کرامت های انسانی در برابر تجاوزگران و زورگویان به پا خاسته اند، برای پاسخ گویی به آیندگان که برزمین های پر لاله می خرامند و از سرخی زمین می پرسند، به دو صورت ثبت می کنند؛ شکل اول همان ثبت تاریخی وقایع است که علم تاریخ آن را به عهده می گیرد. شکل دوم ثبت هنری وقایع است که بار آن را هنرمندان اعم از شاعران ونویسندگان ونقاشان ونمایشنامه نویسان و ... به دوش می کشند. بخشی را که قلم شاعران ونویسندگان برعهده می گیرند، ادبیات پایداری می نامند. بنابراین ادبیات پایداری، محدوده ای از آثار منظوم ومنثور را در بر می گیرد که بیانگر عاطفی و زیباشناختی مقاومت ها وایثارگری های انسانی و قومی فرد یا گروهی است که برای دفاع از حریم مادی ومعنوی خود در برابر تجاوز فرد یا گروه دیگر به پا خاسته اند.
بااین که در هر دو مکتب تاریخ وهنر موضوع واحدی، یعنی وقایع جنگ توصیف می شود، دیدگاه پیروان دو مکتب از نظر ارزشگذاری برموضوعی که به شکل مکتوب در می آورند فرق می کند. تاریخ از دیدگاه وقایع نگاری به جنگ می نگرد. در مکتب تاریخ نگاری، جنگ از هر نوعی که باشد تاریخ وظیفه خود می داند که کلیه اتفاقات مربوط به آن را ثبت کند. مورخین بدون آن که عواطف خود را در نگارش مسائل دخالت دهند مطابق اسناد موجود واخباری که از افراد معتمد می شنوند ماجراها را همانگونه که رخ داده است ثبت می کنند. تنها احساسی که ممکن است به تاریخ نویس دهد مربوط به جنبه پیروزی جنگ است که تاریخ نویسان هر دو طرف جنگ، با آب و تاب تمام از آن یاد می کنند.
اما از آنجا که زبان شاعرانه وهنرمندانه، زبان هنری و زیباشناختی وآمیخته به عواطف است وقایعی نیز که به وسیله شاعران و نویسندگان مکتوب می شود عاطفی وهنری است. برای هنرمند، تلاش و کوشش هر دو طرف جنگ ارزش یکسانی ندارد. شاعر یا نویسنده ازسخن گفتن درباره کسانی که برپا کننده جنگ هستند نفرت دارد حتی اگر وابسته به جناحی باشند که هنرمند متعلق به آن است. تاریخ نویس به نوشتن و سخن گفتن درباره تعداد کشته شدگان خودی چندان تمایلی نشان نمی دهد گرچه در راه دفاع کشته شده باشند، اما چون نگاه شاعرو نویسنده نگاه عاطفی به جنگ است وقتی از کشته شدگان در راه آزادی و دفاع سخن می گوید و می نویسد باافتخار وسربلندی به گونه ای آن ها را به تصویر می کشد که خواننده را متحول می کند.
در جنگ جزکشتن وکشته شدن چیزی حاصل نمی شود، اما برخی از کشتن ها و کشته شدن ها نسبت به برخی دیگر برتری دارد. جنگ منفور همه انسانهاست، اما کشتن و کشته شدنی که مانع ازبین رفتن فضیلت های انسانی شود ارزشمند است. غالباً آنچه از دیدگاه عاطفی گوینده یا نویسنده اهمیت دارد همین فضیلت های انسانی است که درجنگ به نمایش گذاشته می شود. در مکتب اسلام، قرآن درآیات بسیاری همانند ((وقاتلواهم حتی لاتکون فتنه))(بقره،193)، ملاک ومعیار جنگ را معین می کند. این ها همان معیارهایی است که دفاع مقدس براساس آن شروع شد و براساس آن ادامه یافت و ادبیات نشات گرفته از آن هم تابع همین ملاک ومعیارهاست. ادبیات دفاع مقدس نه ثبت تاریخ است و نه ثبت وقایع جنگ، بلکه شرح احوال درونی وبیرونی زنان ومردانی است که برای حفظ شرف و حیثیت وفضایل انسانی درمقابل تجاوزگران به کرامت های انسانی به پا خاسته اند.
مقاله حاضر کوششی است در بررسی ونمایاندن بازتابی که از "زن" و دلاوری و پاسداری او از کرامت های انسانی در ادبیات داستانی دفاع مقدس جلوه نموده است.

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 20:48

فیلم سینمایی «فرزند خاک» ساخته محمدعلی باشه آهنگر با برجسته کردن شخصیت های زن بر سهم انکارناشدنی زنان در جنگ و حفظ یادگارهای هشت سال دفاع مقدس تاکید می کند.
به گزارش مهر، نمونه های نخستین فیلم های دفاع مقدس فضایی مردانه داشت و زنان در آنها حضوری حاشیه ای داشتند. قهرمان های قصه ها مردانی بودند که اسلحه دست می گرفتند، به خط مقدم می رفتند و می جنگیدند و در این تصاویر اگر ردی از زن ها پیدا می شد در بیمارستان ها یا مراکز درمانی بود آن هم در قالب پرستار.
در فیلم های اول کارگردانان دفاع مقدس خلا» حضور شخصیت های موثر زن را می توان دید. «بلمی به سوی ساحل»، «دیدبان»، «چشم شیشه ای»، «مهاجر»، «پرواز در شب» و... نمونه هایی از این دست درام های مردانه بودند که جایی برای شخصیت های زن نداشتند و به دلیل حضور پررنگ مردان غیبت زن ها پرسشی برای مخاطب ایجاد نمی کرد.
اما آهسته آهسته حضور زنان در این فیلم ها پررنگتر شد و آنها نقش هایی جدیتر به دست آوردند. گاهی زن ها در بطن قصه بودند مثل «هیوا»، «سرزمین خورشید»، «کیمیا»، «نجات یافتگان» و «برج مینو» و گاهی می شد آنها را کنار قهرمان مرد قصه دید; مثل «مزرعه پدری» و «شیدا».
آنها توانسته بودند در دل مناسبت های مردانه این سینما جایی برای خود باز کنند. تلاش کارگردان های سینمای دفاع مقدس برای ترسیم حضور زنان در جنگ باعث شد تصویر کلیشه ای زنانی که جنگ را تجربه کرده اند بشکند. این نگاه با فاصله گرفتن از جنگ و در پی تغییر موضوع فیلم های جنگی تقویت شد.
هر چه فیلمسازها به سمت موضوع هایی تازه تر می رفتند، شخصیت هایی تازه به درام های جنگی پا می گذاشتند. اگر سال های قبل نمایش عشق در این آثار مذموم تلقی می شد، به تدریج زنان با خود عشق را به محیط خشن و مردانه این فیلم ها آوردند و قهرمانانی که زمانی زندگی را پشت خاکریزها جا گذاشته و به استقبال شهادت می رفتند، به خاطر خانواده و عشق مقابل دشمن می ایستادند.
زن قهرمان داستان (آتنه فقیه نصیری) در «مزرعه پدری» از مرد (مهدی احمدی) می خواهد خانه و بچه ها را نجات بدهد و در «نجات یافتگان» بین رزمنده مجروح و پرستار (عاطفه رضوی) دلبستگی به وجود می آید. در «سرزمین خورشید» زن (گلچهره سجادیه) مرد (خسرو شکیبایی) را به باوری تازه از زندگی می رساند.
در «هیوا»، «مزرعه پدری» و «برج مینو» هم بر عشق زمینی تاکید می شود; عنصری که در فیلم های اولیه دفاع مقدس نادیده گرفته می شد. «فرزند خاک» هم مولود همین جریان است. جریانی که سینمای جنگ را به پویایی می رساند و این فرصت را به فیلمسازان می دهد تا با نسل پس از جنگ ارتباط برقرار کند.
فیلم سینمایی «فرزند خاک» درامی کاملا زنانه است و قصه را قهرمان های زن آن پیش می برند. آنها پل ارتباط گذشته با حال و آینده هستند و میراث دار آنچه از جنگ باقیمانده است. مینا (شبنم مقدمی) در جستجوی گذشته به سرزمینی پا می گذارد که او را به سوی حقیقت راهنمایی می کند.
تجارت با آنچه از جنگ باقیمانده و حضور زنان در این تجارت یکی از موضوع های جذاب فیلم است. گوانا (مهتاب نصیرپور) که قربانی جنگ و پیامدهای آن است، به سرنوشتی تسلیم می شود که جنگ برایش رقم زده است. «فرزند خاک» حاصل مناسبات زمانه امروز است و همان تاثیری را روی مخاطب می گذارد که زمانی فیلم های ابراهیم حاتمی کیا می گذاشت.
فیلم رد پای جامعه امروز را دارد و ارجاع هایش به آنچه با یادگارهای جنگ می شود بر بیننده تاثیر می گذارد. اما مهمتر از همه نگاهی است که به شخصیت های زن دارد. «فرزند خاک» به یادمان می آورد که زنان سهمی انکارناشدنی در جنگ داشته اند و آنها هستند که یادگارهای هشت سال دفاع مقدس را حفظ می کنند. حتی اگر قربانی این بازی مردانه باشند.

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 19:52


شکی نیست که همه‌ی زنان ما در دوران دفاع مقدس در هر جایی که بودند، با دل و جان در راه دفاع از آرمان‌های مقدسمان مقاومت نمودند؛ این قهرمانی جای تجلیل و سپاسگزاری دارد. نگاهی بسیار گذرا به دوره‌ی هشت ساله‌ی دفاع‌مقدس این حقیقت را بر هر کسی روشن می‌سازد. اما امسال که برای نخستین بار قرار بر آن است از زنان قهرمان سراسر کشور تجلیل شود، مرکز مشارکت امور زنان همزمان با آغاز طرح همایش، اقدام به گردآوری مختصر اطلاعاتی در خصوص این قهرمانان نمود. آمارهایی از سراسر کشور تهیه و ارسال گردید که در مجموع ارقام زیر را به دست داد. لازم است در این جا خاطرنشان کنیم که این ارقام مربوط به این قهرمانان می‌باشند:
1- مادران چهار و پنج شهید داده
2- مادران سه شهید که فعالیت فرهنگی خاصی نیز داشته‌اند.
3- همسران شهدا که فعالیت بارزی در تربیت فرزندان شهید و کارهای فرهنگی خاصی داشته‌اند.
4- زنان جانباز
5- همسران جانباز بالای 70 درصد
6- زنان آزاده
7- همسران آزادگانی که بیشترین دوره‌ی اسارت را داشته‌اند و یا در زندان دژخیمان بعثی به شهادت رسیده‌اند.
8- همسران فرماندهان که بیشترین حضور را در زمان جنگ در منطقه جنگی داشته‌اند و خانواده نیز به همراه آنان بوده است.
9- زنان پزشک، پرستار، پیراپزشک و امدادگر که بیشترین سال‌های خدمت افتخاری را در جبهه داشته‌اند
10- زنان بسیجی که بیشترین خدمات را در پشتیبانی و تجهیز مناطق جنگی داشته‌اند.
11- زنان جهادگر
12- زنانی که در رویارویی با دشمن در جبهه نظامی حضور داشته و جنگیده‌اند.
در این بخش دو جدول ارائه شده است؛ یکی جدول نوع مشارکت زنان و دیگری جدول توزیع فراوانی زنان مشارکت کننده بر حسب استان‌هاست. آن چه که ضروری است در این جا ذکر شود، این است که اگر برای مثال در جدول مربوط به استان‌ها ارقام برخی از استان‌ها بسیار کم است، دلیل بر آن نیست که زنان قهرمان آن جا کمتر بوده‌اند؛ بلکه صرفاً نشان از آن دارد که گزارش‌های رسیده از آن استان‌ها نشانگر موارد فوق نبوده‌اند یا آمارهای دقیقی در اختیار نداشته‌اند. به هر حال مرکز مشارکت امور زنان در نظر دارد در آینده که این آمارها را کامل نماید، تا این حرکت بتواند از گوشه‌هایی از رشادت‌های قهرمانانه‌ی زنان کشورمان را در تاریخ ثبت نماید. امید است مسئولان امر و نهادها، وزارتخانه‌ها و ادارات مربوطه نیز به این موضوع اهتمام ورزیده و در این راستا با مرکز همکاری نمایند.

نوع فعالیت تعداد گزارش شده
امور پشتیبانی ( کمک‌رسانی، حضور غیرمستقیم در جبهه، فعالیت مستمر در پشت جبهه) 2589 نفر
خانم‌هایی که به واسطه‌ی بمباران‌ها جانباز شده‌اند 789 نفر
امدادگران ( بهیاران و پرستاران ) 367 نفر
مادران شهدا / مادران جانبازان / آزادگانی که فعالیت در امور پشتیبانی نیز داشته‌اند 287نفر
حضور فعال در جبهه‌های نبرد _ شرکت در جنگ تن به تن 268 نفر
بانوان شهید ( به واسطه‌ی بمباران‌ها یا در جبهات ) 175 نفر
دختران شهدا که فعالیت چشمگیر فرهنگی داشته‌اند 137 نفر
بانوان فعال در امور فرهنگی جبهه و جنگ 95 نفر
بانوان بسیجی و پاسدار فعال 65 نفر
همسران شهدا / همسران جانبازان / همسران مفقودالاثرها که در امور پشتیبانی فعال بوده‌اند 40 نفر
بانوانی که در جهادسازندگی اشتغال داشته و در ارتباط با دفاع مقدس فعال بوده‌اند 22 نفر
خواهران شهدا که فعالیت چشمگیر فرهنگی داشته یا در امور پشتیبانی فعال بوده‌اند 22 نفر
زنان پزشک فعال در دفاع مقدس 8 نفر
زنانی که عراقی‌ها را اسیر کرده 6 نفر
زنان آزاده 5 نفر
زنان شاغل در مهندسی جنگ 4 نفر
زنان فعال در امر بازسازی 3 نفر

تعداد معرفی شده ( به درصد ) نام استان
75/25 اصفهان
36/13 تهران
43/11 کرمانشاهان
98/6 یزد
67/5 ایلام
95/4 سمنان
71/4 گلستان
22/4 قم
22/3 خوزستان
10/3 لرستان
24/2 زنجان
84/1 چهارمحال و بختیاری
84/1 کرمان
74/1 مرکزی
18/1 کردستان
18/1 گیلان
16/1 آذربایجان شرقی
95/0 هرمزگان
84/0 خراسان
84/0 همدان
79/0 آذربایجان غربی
65/0 سیستان و بلوچستان
32/0 فارس
29/0 بوشهر
27/0 اردبیل
23/0 مازندران
11/0 قزوین
06/0 کهکیلویه و بویراحمد

                               منبع: ویژه نامه همایش زنان حماسه آفرین 2 _ 6 مهر 1377
 

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 19:50


نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی:

زنان آثار ارزشمندی درباره دفاع مقدس خلق کرده‌اند
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: در سال‌های گذشته شاهد خلق آثار در خور توجهی از سوی زنان در عرصه ادبیات، به خصوص ادبیات دفاع مقدس بوده‌ایم.

به گزارش شهر، جواد آرین‌منش در گفت‌وگو با ستاد خبری نخستین همایش زنان اهل قلم انقلاب و دفاع مقدس افزود: زنان ایرانی در عرصه ادبیات دفاع مقدس رشد و بالندگی چشم‌گیری داشته‌اند. ما آثار ارزشمندی از زنان در ذهن داریم، اما این آثار نمایان‌گر همه توانمندی‌های زنان ایرانی نیست، نویسندگانی نظیر نویسنده کتاب «دا» بی‌شمارند و در فرصتی مناسب قادرند آثار ارزشمند و گران‌بهایی خلق کنند.


وی تاکیدکرد: زنان در همه مراحل سخت و دشوار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اعم از پیروزی انقلاب، سال‌های دفاع مقدس و... نقش به‌سزایی داشته‌اند و امروز هم در عرصه‌های مختلف اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند.


آرین‌منش در ادامه به دلایل توجه مخاطبان به کتاب «دا» اشاره کرد و گفت: دلیل استقبالی که از این اثر شد، بیان ملموس واقعیت‌های جنگ است و بنابراین تصویر این واقعیت‌ها به دل می‌نشیند، این کتاب بیان یک واقعیت حماسی است که از زبان یک زن توانمند بیان شده است.


وی گفت: باید به این نکته توجه داشت که دفاع مقدس و عرصه ایثار و فداکاری ظرفیت‌های بی‌شماری دارد که می‌توان هر کدام را سوژه یک اثر ادبی، سینمایی و... تاثیرگذار قرار داد.


نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: زنان ما در این عرصه حرکتی زینب‌وار داشته‌اند و هر کدام با بیان خود توانسته‌اند واقعیت‌های این سال‌ها را سینه به سینه نقل کنند، البته ما در ادبیات هنوز نتوانسته‌ایم سهم واقعی زنان از جنگ را ادا کنیم، لذا سهم مادران ما بیش از آنجه نقل شده، بوده است.


آرین‌منش اظهار داشت: انقلاب اسلامی اگر پیروز شد، یکی از مهم‌ترین دلایل آن حمایت‌های معنوی زنان کشورمان بود؛ همچنین در سال‌های دفاع مقدس اگرچه تعداد زنانی که در خط مقدم حضور داشتند نسبت به مردان کمتر بود، اما باید به این امر توجه داشت که پشتیبانی از جنگ عمدتا بر دوش زنان قهرمان بود و اگر مردان می‌توانستند در این عرصه‌ها حضور داشته باشند، تنها به علت تشویق و همراهی زنان بود.

دسته ها : زن و دفاع مقدس
شنبه 1389/6/27 19:46



2- عملیات سوسنگرد :
جبهه : جنوب موقعیت : شرق سوسنگرد
تاریخ : 26/8/1359
نوع تک : نیمه گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 6 گردان پیاده و زرهی
عراق : 8 گردان پیاده و زرهی
هدف عملیات : نجات سوسنگرد از خطر سقوط حتمی
تلفات انسانی عراق : 795 نفر
توضیحات : بعد از شکست نخستین تلاش دشمن در اوایل مهرماه جهت اشغال سوسنگرد ، بعد از سقوط خرمشهر در اواسط آبان ، دشمن یک بار دیگر برای تصرف شهر اقدام و آن را محاصره نمود . در شرایطی که مدافعان شهر آخرین مقاومت ها را انجام می دادند ، 2 گردان زرهی از ارتش با همراهی نیروهای سپاه ، بسیج و ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران ، در امتداد جاده سوسنگرد-حمیدیه دست به حمله زده و ضمن شکستن خط محاصره ، عراقی ها را از داخل شهر عقب راندند .

دسته ها : عملیات ها
شنبه 1389/6/27 16:53

 

آغاز تهاجم :
اختلافات مرزی ایران و عراق سابقه ای طولانی دارد . به طور کلی اینطور می توان گفت در سال 1975 این اختلافات تا آنجا بالا گرفت که احتمال بروز جنگ می رفت و طرفین در الجزایر قراردادی امضا کردند که مبنای حل اختلافات مرزی دو طرف بود . اما عدم پایبندی عراق به شرایط قرارداد و وقوع انقلاب اسلامی در ایران عملاً اجرای آن را به تعویق انداخت . شرق و غرب که از انقلاب ایران به هراس افتاده بودند صدام حسین را تحریک به تجاوز نمودند و او با این بهانه که ایران بر سر میز مذاکره نمی آید و تنها راه حل استفاده از زور است ، از اوایل سال 1959 تحرکات نظامی در طول مرز با ایران را آغاز نمود . این تحرکات از اوایل شهریور ماه شدت یافت و بسیاری از دلسوزان نظام و نیروهای مرزی به بنی صدر هشدار های لازم را دادند اما او از اعلام وضعیت آماده باش جنگی خودداری کرد . در 31 شهریور ماه 1359 هجوم سراسری به ایران با بمب باران تهران (فرودگاه مهرآباد) و 19 شهر ایران آغاز شده و دهها لشکر پیاده و زرهی عراق از مرز عبور کردند .
در جبهه شمال غرب (کردستان و آذربایجان) به علت حضور فعال سپاه در جهت مقابله با ضد انقلاب ، نیروهای عراقی فقط به تقویت استحکامات و تصرف چند ارتفاع مرزی سوق الجیشی اکتفا کردند . در جبهه غرب (کرمانشاه و شمال ایلام) هدف اصلی ، تامین امنیت بغداد با تصرف مناطق پرجمعیت منطقه بود . شهرهای سومار ، نفت شهر و مهران به سرعت سقوط کردند . اما مقاومت مردم در قصرشیرین باعث شد عراقی ها با دور زدن شهر ابتدا سرپل ذهاب را گرفته و از شرق وارد قصر شیرین شوند . هرچند قصرشیرین سقوط کرد ، اما هجوم نیروهای مردمی ، سپاه و ارتش ، با پشتیبانی هلی کوپترهای کبری که شهیدان شیرودی و کشوری جلودارشان بودند ، باعث آزادی سرپل ذهاب گردید و حرکت دشمن به سمت گیلان غرب و ایلام هم ناکام ماند .
در جبهه جنوب هدف اولیه دشمن محاصره اهواز و تصرف کامل خوزستان بود اما با مقاومت نیروهای مردمی و سپاه در خرمشهر و سوسنگرد ، عملاً دشمن ابتکار عمل خود را از دست داد و در جبهه شوش و دزفول هم عقبه نامطمئن باعث توقف دشمن در نزدیکی کرخه گردید . خرمشهر سقوط کرد و آبادان محاصره شد . اما در مرکز ، بعد از آنکه نیروهای عراقی به شهرک حمیدیه رسیدند ضد حمله عده اندکی از نیروهای سپاه به رهبری شهید غیوراصلی که در همین عملیات شهید شد ، باعث فرار دشمن تا آن سوی بستان گردید که این خود از امدادهای غیبی بود . چند روز بعد دشمن بدون مواجه با مقاومت شدیدی بستان را دوباره اشغال اما دیگر دستش به سوسنگرد نرسید .
لازم به ذکر است که با وجود برتری زمینی دشمن در نخستین روزهای آغازین جنگ ، در آسمان حمله بیش از 140 فروند جنگده ایرانی به اهداف عراقی در روز اول مهرماه ضربه کوبنده ایی به دشمن وارد نمود و در طول جنگ برتری هوایی کاملاً در اختیار ایران بود .

دسته ها : عملیات ها
شنبه 1389/6/27 16:52



3- عملیات نصر :
جبهه : جنوب موقعیت : جنوب کرخه کور (هویزه)
تاریخ : 15 تا 18/10/59
نوع تک : گسترده
فرماندهی : ارتش سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 10 گردان پیاده و زرهی
عراق : 27 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
هدف عملیات : آزاد سازی مناطق اشغالی غرب کارون و در صورت امکان پیشروی تا شهرک تنومه در شمال بصره !
تلفات انسانی عراق : 1800 نفر
توضیحات : این عملیات هم با دستور بنی صدر اجرا و هدایت گردید . در مرحله نخست ، نیروهای ایرانی موفق به شکستن خطوط مقدم عراق شده و تا نزدیکی ایستگاه حمید پیشروی کردند ، اما با آغاز پاتک گسترده عراق ، بنی صدر دستور عقب نشینی داد . بعد از عقب نشینی ، تعدادی از دانشجویان پیروخط امام به فرماندهی شهید علم الهدی ، که در محور هویزه وارد عمل شده بوده و از عقب نشینی خبر نداشتند ، به محاصره در آمدند و تا آخرین گلوله مقاومت کرده و همگی به شهادت رسیدند . پس از این پیروزی ، عراق بدون مواجه شدن با مانعی شهر هویزه را اشغال کرد و خط جبهه خود در جنوب سوسنگرد را کامل نمود .

دسته ها : عملیات ها
شنبه 1389/6/27 16:51
X