معرفی وبلاگ
بیایید به سرزمین عشق و عرفان سفر کنیم ؛ سرزمینی که تجلی گاه شکوه ایثار است ؛ سرزمینی که همه یکرنگی و اتحاد است. این جا سرزمین عشق و ایثار و فداکاری است. ای قلم ها! بدون وضو در این حـریـم مـقـدس وارد نـشوید. ای هـمسـفران ! لازمـه ی ورود به این سـرزمیـن ، داشـتـن دل هایـی پـاک و بی آلایش است. حرمت و قداست این سرزمین بسیار زیاد است. این سرزمین متعلق به شیرزنان عارفی است که در هشت سال دفاع مقدس حماسه ها آفریدند.
دسته
پيوندهاي روزانه
زن ، دفاع مقدس و امنیت ملی
زنان و حضور در عرصه های نبرد
تنها زن حاضر در عملیات بیت المقدس
تأثیر عوامل معنوی در امنیت زنان ایثارگر
حماسه عاشورا نقطه عطف حضور زنان
ممکن ساختن غیرممکن‌ها
صلح بدون جنگ؟
هیچ وقت جنگ‌طلب نبودیم
ترحم بر پلنگ تیزدندان؟
راه قدس از کربلا می‌گذرد
خرمشهر چه شد؟
چرا حمله نمی‌کنید؟
زنان قهرمان در دوران جنگ
از قرآن سوزی تا تمدن سوزی
فرزند خاک، تصویر تازه زنان در دفاع مقدس
زنان قهرمان کشور ما
زنان آثار ارزشمندی درباره دفاع مقدس خلق کرده‌اند
فیلم مستند هشت سال دفاع مقدس
آلبوم تصاویرسرداران شهید
عملیات ثامن الائمه
بسیار مهم و خواندنی و عمل کردنی
مناجات شهدا با خدا
شهادت طلبی
ترور یا دفاع از کیان اسلام؟
شهید معصومه خاموشی
طلبه صفر کیلومتر!
زن نه شیرزن!!!
روزشمار دفاع مقدس
سجده باپیشانی سوراخ
دوکوهه
وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش
عراق
سُرفه ای کن تا بدانم هنوز نفس می کشی!
شهید احمد کشوری
نامه امام علی (ع) به مالک اشتر نخعی
ولایت فقیه ، تداوم امامت
گلزار زندگی
جسم نحیفان کجا و بار کجا...
چهل حدیث در مورد شهید و شهادت
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 905010
تعداد نوشته ها : 1009
تعداد نظرات : 11
جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس
 مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی سبک بالان
 جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس استان يزد
  مسابقه وبلاگ نويسي معبر
نقش زنان در دفاع مقدس

Rss
طراح قالب
GraphistThem231

 

فرماندهان عملیاتی سپاه مبتنی بر محسنات و مزایای منطقه و نیز رویارویی با حجم انبوهی از معضلات و مشکلات موجود،‌تدابیر متعددی را اتخاذ نمودند که پاره ای از آنها به شرح زیر می باشد.
1- طرح های حفاظتی تأمین و فریب
2- مهیاسازی منطقه
3- طراحی عملیات
4- تاکتیک های جمع آوری اطلاعات
گذشته از موارد فوق مسائل دیگری در زمینه مخابرات،‌تبلیغات، استتار و اختفاء و نیز نقل و انتقالات صورت گرفت که در ادامه بحث به آنها اشاره خواهد شد.
1-طرح های حفاظتی تأمین و فریب
دستیابی به اصل غافلگیری عمدتاً متکی بر رعایت حفاظت و اجرای طرح های فریب و نیز لحاظ نمودن سرعت عمل و تاکتیک های ویژه و ابتکاری می باشد. نظر به تلاش های دشمن در زمینه کسب اطلاعات و در اختیار داشتن منابع داخلی، نظیر منافقین و از سوی دیگر نحوه آمادگی نیروهای خودی که توأم با بسیج گسترده نیرو است، طبعاً دستیابی به غافلگیری نیازمند حل معضلات متعدد و گذر از فراز و نشیبهای متفاوتی می باشد.
بدین منظور علاوه بر رعایت حفاظت تدابیری جهت فریب دشمن بویژه، در زمینه ‌تردد نیروها اتخاذ گردید.
اجرای فریب در کنار اقدامات حفاظتی به یک معنا تأثیرگذاری بیشتر حفاظت و بالطبع رعایت غافلگیری است.
براین اساس و مبتنی بر آن باور داشت که دشمن نسبت به هور و از سوی دیگر فقدان قابلیت های لازم از نظر نظامی و تکنولوژیک جهت عبور از رودخانه اروند، عمده ذهنیتش معطوف به این منطقه (هور الهویزه) می شد.
در نتیجه تصورات دشمن نسبت به تحرکات خودی و شواهد و قرائن موجود در غرب اروند نشانگر تأثیرگذاری رعایت حفاظت و اجرای طرح فریب بود که این امر به منزله خنثی نمودن تمامی برتری ها و امکانات تکنولوژیک دشمن در زمینه کسب اطلاعات بود. چنانچه در نزدیکی عملیات والفجر8 نقل و انتقالاتی از دشمن صورت گرفت که دقیقاً نشانگر غافلگیر شدن او بود. فی المثل در جلسه ای که در لشکر16 عراق منعقد شد،‌ قسمتی از توپخانه های موجود در منطقه عمومی اروند به منطقه عمومی شرق دجله (هور) منتقل گردید.
علاوه بر این عدم انجام تک های ممانعتی هوایی دشمن در غرب اروند، با توجه به تاکتیک های آن در بازدارندگی و برهم زدن سازمان نیروها بوسیله حمله هوایی چنین می نمایاند که دشمن منطقه فاو را به عنوان محور اصلی عملیات درک ننمود زیرا در غیر این صورت از تاکتیک همیشگی خود مبنی بر بمباران پراکنده مواضع و عقبه ها استفاده می کرد.
2-مهیاسازی منطقه
قرارگاه مهندسی در امر مهیا سازی منطقه عمدتاً عهده دار اجرای چند مأموریت بود:
الف – ساختن جاده های مواصلاتی در عقبه و اتصال آن به شبکه های سراسری، احداث بیمارستان صحرایی و شیمیایی،‌ساخت مواضع موشک های زمین به هوا، پد هلی کوپتر،‌ایجاد مواضع توپخانه، احداث قرارگاه ها، بنه های تدارکاتی و ... قسمتی از تلاش های مهندسی را تشکیل می داد.
ب – عبور از رودخانه اروند، گره اصلی عملیات والفجر 8 را تشکیل می داد و با توجه به شرایط زمین و سواحل نامناسب خودی و دشمن وجود موانع در ساحل، می بایست اقداماتی صورت می گرفت که شرایط مناسبی برای عبور از موانع فراهم آید و همچنین وسایلی ابداع و ساخته شود تا عبور نیرو و امکانات را تسهیل نماید.
ج – به منظور تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده که در واقع نیمی از عملیات را تشکیل می دهد دو مسئله عمده در نظرگرفته شد یکی،‌ایجاد موانع به منظور جلوگیری از پیشروی دشمن مانند: کندن کانال و احداث خاکریز و دیگری ساخت وسائل و ابزاری (مانند سنگرهای انفرادی) که نیروهای در خط را در مقابل آتش دشمن حفظ کند.
گرچه حجم عظیم کار با سرعت لازم تناسب نداشت اما برادران مسئول توانستند با اتخاذ تدابیر مناسبی به این امر مهم دست یابند بگونه ای که تنها در امور جاده سازی اقدامات انجام شده از راندمان زیر برخوردار بود:
-احداث جاده در داخل نخلستان از حاشیه اروند تا خسروآباد 350 کیلومتر
-احداث جاده و پد بهمن شیر تا خسروآباد 70 کیلومتر
-احداث جاده از قاسمیه تا دهانه اروند رود 8 کیلومتر
-احداث جاده از بهمن شیر تا جاده آبادان 35 کیلومتر
-احداث جاده از چویبده به قفاص در شرق بهمن شیر 10کیلومتر
-اسفالت جاده آبادان – چویبده در شمال بهمن شیر 60 کیلومتر
-اسفالت جاده آبادان – چویبده در جنوب بهمن شیر 50 کیلومتر
بنابراین جمع کل کار احداث جاده تا قبل از عملیات والفجر 8 در منطقه اروند، بالغ بر 473 کیلومتر و ترمیم اسفالت جاده های موجود 110 کیلومتر بوده است.
3-طراحی عملیات
عملیات والفجر8 در زمینه طراحی مانور و اتخاذ تاکتیک های عملیاتی، عمدتاً چند مسئله را رویاروی خود داشت:
الف – عبور از رودخانه (پیاده و وسائل سنگین مهندسی، زرهی)
ب – شکستن خط دفاعی دشمن که در ساحل رودخانه و همراه با موانع و استحکامات بود.
ج – پاکسازی نخلستان و جنگ در شهر
د- مراحل پیشروی و پدافند
عبور از رودخانه (پیاده) و شکستن خط، اساساً یک موضوع عمده را تشکیل می داد زیرا لازمه شکستن خط عبور از رودخانه بود.
الف و ب – عبور از رودخانه و شکستن خط
بحث عبور شامل سه مرحله می شد: عبور غواص و قایق و شکستن خط، عبور یگانهای مانوری با قایق ها و دیگر وسایل شناوری و در آخر پس از تأمین سرپل تصرف شده در ساحل رودخانه، عبور وسائل سنگین صورت می گرفت.
همچنین عبور از رودخانه به لحاظ تسلط دشمن بر روی آب و نیز جریانات مختلفی که آب رودخانه داشت. نیازمند شرایط خاصی بود. به هنگام تک می بایستی نهرهای عمود بر رودخانه اروند، مملو از آب باشد تا پشتیبانی یگان های مانوری بوسیله قایق امکان پذیر گردد و همچنین نیروها بتوانند در ساحل دشمن از موقعیت مناسبی برای سازماندهی برخوردار باشند و با آرایش مناسب و به صورت منسجم به خطوط بعدی دشمن تهاجم نمایند.
شکستن خط دشمن در ساحل رودخانه اروند به دور از مشکلات نبود؛ لذا تدابیر مختلفی در نظر گرفته شد تا توقفی در آن حاصل نشود. بدین معنا که قایق های تیزرو و آتش ساحلی، که از سلاح های مختلف تشکیل شده بود، برای شکستن خط منظور گردید.
مأموریت نیروهای خط شکن در موج اول که اساساً بوسیله غواص صورت می گرفت خاموش کردن تیربارهای دشمن، راهنمایی و هدایت موج های دوم به معابر وصولی که از دشمن پاکسازی شده بود، بازنمودن معابر و نیز در اختیارگرفتن ساحل خودی و تأمین آن به منظور استمرار «تک» بود.
در این زمینه مشکلات متعددی وجود داشت مانند نفوذ آب به داخل سلاح های انفرادی، مشکلات عبور نیرو و تجهیزات از رودخانه. فقدان چولان به منظور پوشش در بعضی از مناطق و بالطبع عدم امکان استتار و اختفاء و ... که تماماً طی تلاشهای مستمر و پرحجمی که صورت گرفت با اتخاذ تدابیر مناسب برطرف گردید.
ج- پاکسازی
پاکسازی دشمن در منطقه عملیات، که عمدتاً پوشیده از نخلستان بود به منظور از میان برداشتن هرگونه مقاومت های پراکنده و یا متمرکز دشمن و در نتیجه امکان تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده، انجام می گرفت.
گذشته از این پاکسازی مناسب دشمن و نابودی هرگونه آثار حضور دشمن در منطقه، عملاً زمینه ساز تحقق مراحل بعدی عملیات محسوب می شد، البته بازپس گیری منطقه از سوی دشمن مشکلات زیادی را در برداشت زیرا که امکان مانور زرهی در نخلستان محدود و متکی به جاده بود و نیروی پیاده دشمن نیز بعلت فقدان روحیه لازم برای جنگ تن به تن توانایی رویارویی با رزمندگان ما را نداشت.
د-مراحل پیشروی و پدافند
مرحله اول- پس از عبور و شکست خط و پاکسازی نخلستان عملاً مرحله اول با دستیابی به شهر فاو و پایگاه موشکی به پایان می رسید، براین اساس به منظور ادامه عملیات،‌چنین تدبیر شده که استفاده مطلوب از عوارض طبیعی و مصنوعی صورت گیرد. مضافاً بر اینکه امکانات غنیمتی از دشمن تا اندازه ای نیازمندی های تعجیلی در وضعیت اولیه عملیات را مرتفع می ساخت لکن از این به بعد مسئله اساسی عبور وسائل سنگین بود که می بایست صورت می گرفت.
مرحله دوم – پس از مرحلة‌اول می بایستی سه راهی تقاطع مقابل شهر فاو حفظ می شد تا از هرگونه رخنه احتمالی دشمن به شهر جلوگیری به عمل آید.
مرحله سوم- در این مرحله عمدتاً تلاش های مهندسی در ایجاد مواضع مناسب جهت رویارویی با پاتک های دشمن و تشکیل خط مناسب در نزدیکی کارخانه نمک، منظور شده بود. در این میان به تناسب اولویت ها و اهمیت زمین منطقه که نحوه خاصی از پدافند را به نیروهای خودی دیکته می نمود، تدابیر مناسبی اتخاذ گردید.
همچنین قابل ذکر است که در این میان طرح های متعدد پدافندی، شیوة‌خاصی از پدافند بنام «دفاع عاشورایی»‌اتخاذ شد که نام آن خود نشانگر عزم راسخ رزمندگان در حماسه آفرینی و نیز حفظ منطقه تصرف شده، به هرشکل ممکن بود.
بدین قرار بر اساس وضعیت منطقه و جاده های موجود،‌محورهای مختلفی با فرماندهی مشخص در نظر گرفته شد تا نیروها،‌از انسجام مناسب تری در مقابل پاتکهای دشمن برخوردار باشند.
علاوه بر این احداث خاکریزهای مختلف، که نقش مؤثری در بازدارندگی پاتک های دشمن داشت، در نظر گرفته شد.
ه- عبور وسایل سنگین
تحقق مراحل عملیات و نیز تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده اساساً بستگی به مسئله عبور وسائل سنگین داشت که طبیعتاً با مشکلاتی همراه بود. بدین جهت، به منظور حل معضلات عبور وسایل سنگین بحث و بررسی های متعددی صورت گرفت که قسمتی از آن عمدتاً در زمینه های:
تأثیرات موقت جزر و مد،
محورهای عبور،
محل تخلیه،
ساحل سازی جهت بارگیری،
میزان عبور،
مدت زمان بارگیری،
و نحوة‌استتار وسایل عبور در روز بود.
عبور وسایل سنگین به سه مسئله اساسی بارگیری، حمل و تخلیه، اتکاء داشت. در این زمینه امکانات گوناگون مانند صفحه پی.ام.پی، طارق، هاور کرافت، دوبه و... در نظر گرفته شد که پس از آن، ساحل سازی و نصب پل در اولویت های بعدی قرار داشت.
البته ساحل دشمن در دو نقطه به دلیل آمادگی لازم، مشکل خاصی را نداشت لیکن در ساحل خودی می بایستی تلاش های لازم انجام و تدابیر مناسب اتخاذ می گردید، از آن جمله می توان،‌پهن کردن فرش باتلاقی، کارگذاردن سطحه، تراورس، گاویون، نخل، پل خیبری 2 و ... در کنار اروند را نام برد.
گذشته از این 4 نوع پل‌،‌کوثری (سبک نفررو) – خیبری 1 و 2، طرح خضر و پل دوبه ای طراحی و تهیه گردید.
و – پشتیبانی عملیات
امر پشتیبانی به دو مبحث، «پشتیبانی رزمی» و «پشتیبانی خدمات»‌تقسیم می شد.
نیروی هوایی جمهوری اسلامی در عملیات والفجر8 با پیشنهاد سپاه پاسداران قرارگاهی را تحت عنوان «رعد» با فرماندهی شهید بابایی ایجاد نمود که در کنترل عملیاتی فرماندهی کل سپاه در صحنه نبرد بود و بر این اساس مأموریت های زیر به آن ابلاغ گردید:
1- پشتیبانی نزدیک با حمله هوایی به دشمن
2- پدافند هوایی منطقه و مقابله با حملات هوایی دشمن
3- تخلیه مجروحین از فرودگاه های عقبه
4- تهیه عکس هوایی از وضعیت دشمن
همچنین به منظور کسب آمادگی لازم به تناسب مأموریت واگذاری، مانورهای متعددی توسط این قراردگاه صورت گرفت و چنانچه ذکر شد قسمتی از مأموریت قرارگاه رعد تأمین پدافند هوایی منطقه بود که در این زمینه سپاه پاسداران و نیروی هوایی به طور مشترک در زمینه بکارگیری امکانات موجود هماهنگی های لازم را ایجاد کردند.
آنچه که اساساً ضرورت پدافند هوایی را روشن نمود و منجر به اتخاذ تدابیر فوق شد، تجربه عملیات بدر و تلاش های دشمن در اثبات برتری هوایی خود بود.
بر این اساس و به منظور برخورد جدی تر با امر پدافند هوایی عملاً روش های مناسبتری گزینش شد و بدنبال آن انواع مختلف سلاح های ضد هوایی از جمله‌: سایت موشکی، ‌انواع توپ های ضد هوایی و ... عملاً به گونه ای تنظیم شد تا دشمن در ارتفاع بالا در تیررس موشک زمین به هوا و در ارتفاع پایین بوسیله سلاح های ضد هوایی مورد اصابت قرار گیرد.
همچنین قابل ذکر است که وجود عناصر ارزشمند و ایثارگر جهاد خودکفایی نیروی هوایی نقش برجسته ای را در امر سازماندهی و به کارگیری مناسب سلاح های ضد هوایی ایفا نمود.
همانند قرارگاه رعد نیروی هوایی، قرارگاهی تحت عنوان «شهید سلیمان خاطر» توسط پرسنل و عناصر هوانیروز با مأموریت های زیر تشکیل شد:
1- ترابری نیرو و تجهیزات
2- حمل مجروحین
3- هلی برد نیرو در صورت لزوم
4-پشتیبانی آتش نزدیک
قابل ذکر است که قبل از عملیات،‌با توجه به مأموریت محوله، آموزش های لازم و مانورهای متعدد برای آمادگی بیشتر،‌توسط این قرارگاه انجام گرفت. و بدین ترتیب بود که توانستند تلاش های چشمگیر و ایثارگرایانه ای را انجام دهند.
-لجستیک و تدارکات
همزمان با طراحی عملیات والفجز 8 و مشخص تر شدن ضرورت پشتیبانی عملیات، کمیسیون ویژه ای در هیئت دولت،‌متشکل از وزارت خانه های مختلف، راه و ترابری،‌کشاورزی، نیرو،‌مسکن و شهرسازی،‌صنایع سنگین، صنایع و معادن، مخابرات، دفاع، جهاد سازندگی و سپاه پاسداران، تشکیل شد. پس از آن دو کمیته به نام «مهندسی رزمی» و «مهندسی صنعتی» بوجود آمد تا بصورت اساسی تری در امر جنگ مشارکت نموده و نیازهای موجود را برطرف نماید.
از جمله محسنات اقدام جدید دولت افزایش توان اجرایی مهندسی جنگ و فزونی یافتن کیفیت اقدامات مهندسی، به لحاظ به کارگیری تخصص ها و امکانات بالفعل و بالقوه موجود در وزارتخانه ها بود.
در پایان تنها به قسمتی از مأموریت های واگذاری به وزارتخانه ها اشاره می شود:
- وزارت نیرو:‌نصب دکل های مخابراتی و دیده بانی
- مسکن و شهرسازی: ساخت بیمارستان های متعدد، سایت و ...
- کشاورزی و راه و ترابری: جاده سازی وبازسازی و مرمت جاده های منطقه
-وزارت سپاه: ستاد فوریتها در رابطه با مهندسی صنعتی که قسمتی از عمده ترین کارش پیگیری و ساخت طارق بود و قایق ها و ...
- وزارت جهاد:
- وزارت صنایع:‌ساخت دوبه ها
ز-طراحی آتش
عبور از رودخانه عمدتاً ضرورت بکارگیری از آتش را در ابعاد مختلف تعیین می نمود. بدین معنا که برای عبور می بایست، سد آتش قوی و مناسبی در مقابل دشمن ایجاد گردد تا برای انتقال وسایل مهندسی ادوات، زرهی، ضد زره و توپخانه به آنطرف شط، فرصت مناسب ایجاد و بدین وسیله با انجام عملیات های تأخیری از سوی توپخانه، زمان لازم از دشمن گرفته شود.
علاوه بر این گسترش عمق و عقبه دشمن در عرض جبهه این امکان را به نیروهای خودی می داد که در صورت داشتن آتش توپخانه سنگین در شمال منطقه تک،‌آسیب عمده و قابل توجهی را به یگان های دشمن که در حال پاتک می باشند وارد نموده و سازماندهی و روحیه آنان را از هم بپاشد.
در این صورت نیروهای پاتک کننده قبل از رسیدن به منطقه درگیری صدماتی را متحمل شده و فاقد روحیه لازم برای جنگ می شدند.
در این میان طرح ریزی آتش عمدتاً بر روی جادة‌اول و نخلستان، زدن تقاطع جاده ها، اسکله چهار چراغ و شمال منطقه عملیاتی والفجر 8 منظور شده بود.
قابل ذکر است که در این زمینه سه مشکل اساسی وجود داشت:
1- زمین منطقه
2- رعایت غافلگیری
3- کمبود امکانات
بدین معنی که سستی زمین منطقه لزوماً نیازمند زیرسازی مناسب برای استقرار موضع توپخانه است و رعایت غافلگیری، عمدتاً باعث تأخیر در انتقال توپخانه ها و بنه های آنها می شد گذشته از این، تحویل و انتقال توپخانه های مورد نیاز در عملیات از نیروی زمینی جمهوری اسلامی – نظر به اینکه این نیرو برای عملیات در شلمچه و زید آماده می شد – مشکلاتی را در برداشت.
4- جمع آوری اطلاعات
فعالیت عناصر شناسایی با فاصله اندکی پس از عملیات بدر آغاز شد در این مدت اقدامات زیر صورت گرفت:
1- دیده بانی مستمر از فعالیت های گوناگون دشمن
2- تهیه شناسنامه نهرها و جاده ها و زمین منطقه خودی
3- تهیه نقشه و کالک منطقه
4- کنترل فعالیت های دریایی دشمن توسط رادارهای دریایی
گذشته از این شناسایی های لازم از زمین منطقه و تأثیرگذاری باران بر آن، طول و عرض و میزان فشردگی نخل ها، طول و عرض نهرها و تأثیر جزر و مد بر روی آن.
انواع مختلف جاده ها اعم از شنی، اسفالت، و نیز ارتفاع آن از سطح زمین، روییدنیهای کنار ساحل، وسعت و چگونگی گل و لای آن و تأثیرگذاری جزر و مد بر روی آن و ... صورت گرفت.
در این مدت عمدتاً در سه زمینه بطور مشخص اطلاعات لازم بدست آمد:
1- خط مقدم دشمن
2- موانع و استحکامات موجود در منطقه
3- مشخص نبودن معابر وصولی عملیات
-خط مقدم دشمن
خط مقدم دشمن به شکل دیواره ای در سرتاسر حاشیه اروند در حد تقریبی مد آب قرار داشت و ارتفاع آن بین 1 الی 2 متر متغیر بود. مواد تشکیل دهنده این خط در نقاط مختلف فرق می کرد ولیکن عمدتاً از خاک ریزه، کیسه گونی خاک، تنه درختان نخل و همچنین سنگرهای بتونی،‌تشکیل شده بود. علاوه بر این سنگرهای دیگری وجود داشت که از الوار، پلیت و کیسه گونی پر از خاک احداث شده، فاصله آنها بین 20 تا 30 متر بود.
سنگرهای دشمن عمدتاً به گونه ای طراحی شده بود که تسلط کامل بر روی آب و ترددهای احتمالی آن را فراهم می ساخت.
-موانع و استحکامات دشمن
دشمن بنا به استراتژی پدافندی اش که عمدتاً پس از عملیات بدر اتخاذ نمود مبادرت به ترمیم و تکمیل مواضع خود در غرب رودخانه اروند از مقابل جزیره الرصاص تا رأس البیشه،‌کرد.
در این منطقه مواضع دشمن جهت ممانعت از نفوذ نیروی پیاده،‌عبور قایق و هاورکرافت و نیز پهلو گرفتن شناورهای سنگین، طراحی شده بود.
موانع دشمن عمدتاً از ابتدای ساحل و در میان گل و لای آغاز و تا سنگرهای رده دوم ادامه داشت. نیروهای دشمن غالباً در اوقاتی که آب در حالت جزر بود در ساحل رودخانه کار خود را آغاز می کردند.
در این میان دشمن از انواع سیم خاردار رشته ای، حلقوی و فرشی در ردیف های مختلف و به اشکال متفاوت استفاده کرده و نیز شاخک های فلزی از نوع نبشی و میل گرد به شکل هشت پرهای مختلف معروف به خورشیدی، نصب نموده بود.
در بسیاری از نقاط مین های منور نیز تعبیه شده بود بدین شکل که با نصب آن بر روی هشت پرهای فلزی،‌به صورت تله انفجاری عمل می کرد.
علاوه بر این دشمن در لابلای میادین مین و سیم خاردار سنگرهای کمین و استراق سمع،‌که فاصله آنها از یکدیگر متفاوت و کمترین آنها به حدود 2 متر می رسید، قرارداده بود.
همچنین دیوار دفاعی جدیدی را از چزابه تا فاو احداث کرده بود که در تبلیغات خود از آنها به نام «حصون» نام می برد.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:55
منطقه عملیاتی فاو موقعیت جغرافیایی آن،‌وضعیت ویژه ای را رویاروی فرماندهان عملیاتی سپاه قرار داده بود بدین معنا که از سویی عوامل مثبت نوید پیروزی و پیدایش سرآغاز جدیدی را در جنگ می داد و از سوی دیگر موانع برجسته ای خودنمایی می کرد که هرکدام در جای خود می توانست نقش بازدارنده ای را در توقف کار و احیاناً عدم الفتح عملیات ایجاد نماید. در واقع این قسمت از معضلات بود که اساساً منجر به پیچیدگی عملیات شده و ضرورت اتخاذ تاکتیک های ویژه ای را ایجاب می کرد.

الف: مزایای منطقه و ویژگی های مثبت عملیات

1-کوتاه بودن عقبه های خودی

در عملیات والفجر 8 برخلاف عملیات های خیبر و بدر که عمدتاً عقبه های خودی طولانی بوده و طبعاً پشتیبانی و تدارک عملیات را با مشکلاتی مواجه می ساخت، عقبه های خودی می بایستی با حل معضل رودخانه اروند مرتفع می شد مشکلات عدیده ای که در این زمینه وجود داشت یکی از عوامل مؤثر در ناتوانی ارزیابی دشمن نسبت به وقوع عملیات و توانایی رزمندگان اسلام در برقراری راه عقبه بر روی رودخانه اروند بود.

در واقع نزدیک بودن عقبه ها این امکان را می داد که روی دشمن حتی اجرای آتش خمپاره داشته باشیم، همچنین فرماندهی بسهولت در منطقه حضور داشته و هدایت مستقیم تری را در رابطه با عملیات عهده دار گردد.

علاوه بر آن تسریع در تدارک نمودن نیروها و نیز سهولت در تخلیه شهدا و مجروحین، انتقال نیروهای دنبال پشتیبان، کاهش مسافت، پیاده روی نیروی خط شکن از نقطه رهایی تا شکستن خط و ... نقش تعیین کننده ای را در رقم زدن و ترسیم سرانجام عملیات دارا بود.

2-عدم تناسب زمین با مانور زرهی و آتش دشمن

چنانچه اشاره شد زمین منطقه بدلیل باتلاقی بودن، خصوصاً در فصل زمستان امکان بهره گیری کامل از زرهی را به دشمن نمی داد. به عبارت دیگر،‌دشمن علیرغم وسعت زمین منطقه عملاً قادر به بهره گیری از آن نبود و در نتیجه متکی برجاده های موجود در منطقه می شد که این امر باعث محدود شدن میدان عمل و مانور نیروهای زرهی دشمن می گردید.

علاوه بر آنچه که در مورد زمین منطقه ذکر شد، وجود کارخانه نمک نیز قسمت دیگری از معضلات دشمن در هنگام انجام پاتک بود. بدین معنا که عارضه کارخانه نمک به وسعت 60 کیلومتر مربع امکان مانور زرهی دشمن را محدود به معابر خاصی می کرد و این امر با توجه به آتش خودی می توانست آسیب های عمده ای را بر پیکر سازمان رزم عراق وارد نماید.

از سوی دیگر نظر به حجم آتش دشمن در گذشته چنین پیش بینی می شد که با توجه به لحاظ نمودن مسئله غافلگیری آماده نبودن زمین دشمن و نداشتن مواضع توپخانه و محدودیت های دیگر و نیز وجود هدف های مختلفی که در معرض توپخانه دشمن وجود داشت و اجرای آتش ضد آتشبار، عملاً توپخانه دشمن کارآیی عمده ای را نداشته باشد.

3-پوشش مناسب پدافند هوایی منطقه

تکهای ممانعتی هوایی دشمن که معمولاً از صبح روز اول عملیات آغاز می شود اساساً با هدف عقبه ها و نیز خطوط مقدم و به منظور برهم زدن آرایش نیروهای خودی و نیز تهدید موفقیت های بدست آمده می باشد. از این رو چنین پیش بینی می شد که با توجه به شکل منطقه و اینکه دشمن، محدود به نوع خاصی از مانور هوایی خواهد بود می توان با آرایش مناسب سلاح های ضد هوایی،‌بر خلاف تصور دشمن، جنگنده های آنرا هدف قرار داد و تلاش های هوایی او را خنثی نمود.

4-تسلط آتش بر روی خطوط و عقبه دشمن

حضور و گسترش ما در شرق اروندرود، براحتی اجرای آتش انبوه همراه با دیده بانی بر روی عقبة‌دشمن –از جنوب بصره تا خطوط مقدم، به طول 70 کیلومتر و نیز پس از آن – را میسر می نمود. تحقق این امر با توجه به اینکه برخلاف ذهنیت و باورهای دشمن بود،‌در بطن خود تأثیرات قابل ملاحظه ای در تقویت روحیه نیروهای خودی و پشتیبانی تک و نیز ایجاد ضعف و تزلزل در دشمن را – با برهم زدن آرایش و سازمان نیروهایش به هنگام حرکت به سمت هدف و نیز زمان شروع پاتک - به دنبال داشت.

5-امکان حفظ غافلگیری

نظر به اینکه اساس و ویژگی عملیات والفجر8 عبور از رودخانه، شکستن خط دفاعی و نیز تأمین منطقه بود، لذا دشمن حداقل در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی را فاقد چنین توانایی هایی در آنجا عملیات می دید و این امر نقش مؤثری را در انحراف ذهن دشمن نسبت به انجام عملیات در این منطقه داشت. از سوی دیگر اجرای طرح فریب در مناطقی دیگر از جبهه، تأثیری قابل ملاحظه،‌در مسئله غافلگیری ایفا می کرد.

6-محدود بودن زمین و عمق کم هدف

نظر به اینکه اهداف تعیین شده برای یگان های عمل کننده در عمق کمی قرار داشت نیروها به راهپیمایی و تلاش محدودتری برای دست یابی به اهداف خود نیاز داشتند، مضافاً اینکه اهداف تعیین شده در مدت زمان کمتری تأمین می شد. همچنین با حفظ توان و انسجام نیروها، عملاً تعمیق عملیات، عبور یگان از یگان،‌مقاومت مناسب تر در مقابل پاتک های دشمن بازسازی یگان ها و ... با قوت بیشتری قابل تحقق می باشد.

ب: موانع منطقه ای و نظامی

1-رودخانه اروند

در میان تاکتیک های مختلف عملیاتی و شیوه های گوناگون رزم، عملیات آبی – خاکی خصوصاً عبور از رودخانه پیچیده ترین نوع تحرکات نظامی است، آن هم در رودخانه ای با مشخصات اروند که دارای جریان جزر و مد شدید در ساعت شبانه روز است عرض رودخانه بین 500 تا 2000 متر متغیر است و همچنین آغاز و پایان جزر و مد دارای مشخصات ویژه ای می باشد چنانچه در یک زمان شدت جریان آب در ساحل،‌وسط، سطح و عمق رودخانه متفاوت است لازمه عبور از چنین رودخانه ای انجام محاسبات دقیق بر روی جریان آب، اتخاذ تاکتیک های مناسب در عبور نیروهای پیاده و شکستن خط، طراحی عبور وسایل سنگین،‌ساحل سازی برای نقل و انتقالات و نصب پل های مناسب را می طلبید و این امر با توجه حساسیت های عملیات نیاز به دقت و رعایت حفاظت، توأم با سرعت عمل داشت.

2-آماده نبودن عقبه های خودی

از آنجایی که در غرب رودخانه اروند بر خلاف سایر مناطق عملیاتی، تا قبل از والفجر8 تهاجمی از سوی نیروهای خودی و دشمن صورت نگرفت، زمین منطقه مورد نظر دست نخورده و بکر باقی مانده بود و طبیعی به نظر می رسید که نیازمند تلاشهایی قابل ملاحظه در زمینه کارهای مهندسی باشد.

گذشته از این وجود نخلستان در حدفاصل بین رودخانه اروند و بهمن شیر که محل استقرار عقبه های خودی بود،‌احتیاج به کار شدید مهندسی داشت حال آنکه به لحاظ تسلط دیده بانهای عراقی بر روی منطقه و تعارض آن با امر حفاظت،‌عملاً سرعت کارگرفته می شد. مضافاً بر اینکه جزیره آبادان به دلیل شرایط جوی و نوع خاک آن برای اقدامات مهندسی مناسب نبود و می بایست با حجم بسیار گسترده ای از سایر مناطق، خاک مورد نیاز به وسیله کمپرسی به منطقه حمل می شد.

وضعیت یادشده مشکلات عدیده ای را در پیش روی قرارگاه مهندسی قرار داده بود چراکه می بایست از یک سو ملاحظاتی را در زمینه حفاظت رعایت کند و از سوی دیگر حجم رو به افزایش کار مهندسی را پاسخ گو باشد. در همین زمینه،‌قرارگاه مهندسی برای عملیات اصلی، نزدیک به 500 پروژه طرح فریب در سایر عملیاتی را در دست اقدام و اجرا داشت.

3-حضور اطلاعاتی دشمن در منطقه

یکی از موانع عمده رعایت غافلگیری، حضور دشمن در منطقه جهت کسب اطلاعات بود که در این زمینه از عوامل زیر سود می برد.

الف: دیده بانی: وجود دکل های 42 متری و 100 متری در منطقه این امکان را به دشمن می داد که کلیه جاده های موجود در منطقه به خصوص جاده حاشیه های رودخانه اروند و جاده های عمود بر آن را زیر دید داشته باشد و کلیه نقل و انتقالات و اقدامات مهندسی را ثبت نماید.

ب: گشتی های شناسایی که عمدتاً وظیفه آنها ثبت تغییرکمین های خودی است.

ج: گشتی های شناسایی در عمق که به وسیله غواص صورت می گیرد.

د: عکس هوایی: دشمن به طور متوسط هفته ای یک بار عکس هوایی از منطقه تهیه می نمود. همچنین با استفاده از ماهواره های اطلاعاتی غرب کلیه تغییرات در سطح زمین جاده، مواضع توپخانه، بنه مهمات، محل قرارگاه و ... را ثبت می نمود.

ه: رادار رازیت: بدین وسیله دشمن نقل و انتقالات موجود بر روی جاده های پشت نخلستان را تا اندازه ای ثبت می نمود.

و: جاسوسی عوامل ستون پنجم: تردد افراد در منطقه عملاً این امکان را به دشمن می داد که به اشکال گوناگون با استفاده از عناصر نفوذی، اخبار و اطلاعات لازم را جمع آوری نماید.

ز: شنود: دشمن با استفاده از دستگاه های مختلف استراق سمع این امکان را دارد که از طریق شبکه های ارتباطی خودی، اطلاعاتی را بدست آورد.

4- نیاز به امکانات ویژه و مناسب

نظر به پیچیدگی های عملیات می بایست امکانات خاصی تدارک می شد که عمدتاً مبتنی بر طراحی های ابتکاری بود. فی المثل نصب پل بر رودخانه اروند یکی از مشکلات مهم عملیات محسوب می گردید و برای آن منظور پل های استاندارد و مخصوص از بازارهای دنیا تهیه می شد که این امر با توجه به معضلات عدیده ای که وجود داشت امکان پذیر نبود. در نتیجه به بهره گیری از تجارب گذشته (خصوصاً عملیات خیبر) و استفاده از امکانات موجود، پل های مورد نیاز در داخل تهیه گردید.

5- تهاجم شیمیایی دشمن و معضلات آن

تک شیمیایی دشمن در منطقه عملیاتی که عمدتاً پس از احساس ناتوانی صورت می گیرد قابل پیش بینی بود و چنین به نظر می رسید که بایستی تدابیر لازم جهت کاهش تأثیرگذاری تهاجمات شیمیایی دشمن اتخاذ شود، زیرا وجود نخلستان منجر به نشت گاز شیمیایی در داخل نخل ها شده و طبعاً جریان باد به راحتی قادر به جابجایی آن نخواهد بود.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:54

هنگام طراحی عملیات والفجر 8 ونیز هم زمان با اجرای عملیات و در تلاش‌های پس از آن، واقعیاتی رخ داد که به تدریج نقش اساسی خود را در پیروزی‌های والفجر 8 و نیز ضرورت‌های مورد نظر جهت ادامه جنگ نشان داد. در مجموع عوامل متعددی این موفقیت بزرگ را موجب شد که برخی مستقیم و برخی غیرمستقیم در آن مؤثر بودند. پاره‌ای از این عوامل چنین است:


1- غافل‌گیر شدن دشمن و عدم آمادگی ارتش عراق
2- رعایت اصول حفاظتی در ترددها، جابه‌جایی یگان‌ها، کنترل تردد عناصر مشکوک و ستون پنجم
3- رعایت اصول حفاظتی در شناسایی‌ها، آموزش‌ها و...
4- ضعف اطلاعاتی دشمن
5- اجرای عملیات پشتیبانی (فریب) از ام‌الرصاص، شلمچه و...
6- اجرای فعالیت‌های فریب از جمله تلاش‌های آماده‌سازی و مهندسی پرحجم در منطقه هور
7- اتخاذ تاکتیک‌های ویژه، خصوصاً هنگام عبور از رودخانه اروند
8- تدبیر بی‌سابقه فرماندهی در به‌کارگیری یگان‌ها نسبت به توان رزمی آنها در زمان و مکان مناسب
9- وحدت نظر در فرماندهی، طراحی عملیات و اجرای آن
10- سرعت عمل رزمندگان در تصرف قرارگاه‌های فراندهی و اختلال در مرکز فرماندهی و هدایت دشمن
11- موقعیت زمین منطقه که امکان مانور مناسب را از دشمن سلب می‌کرد
12- امکان استفاده مناسب از آتش
13- سیستم نسبتاً مناسب پدافند هوایی
14- وسعت نسبتاً مناسب منطقه عملیاتی
15- پشتیبانی بیشتر دولت و مردم نسبت به گذشته در فراهم‌آمدن نیرو و امکانات
16- عزم و اراده قوی، تقوا و اخلاص نیروهای عمل‌کننده
17- اقدامات گسترده و مناسب مهندسی قبل از عملیات و به خصوص در حین اجرای عملیات
18- آماده‌سازی عقبه‌های مطمئن برای پشتیبانی، مهمات رسانی و تدارکات
19ـ آماده‌سازی راه‌های وصولی مناسب به خطوط پدافندی و سرعت دادن به تحرک یگان‌ها در منطقه عملیاتی
20- آموزش و سازماندهی مناسب نیروها
21- اقدامات پیشگیرانه در مقابل تک‌های شیمیایی دشمن
22- استفاده مناسب از نیروی هوایی و هوانیروز
23- به کار گیری مناسب سلاح‌های ضد زره
24- استفاده مناسب و دقیق از اطلاعات دریافتی از واحدهای شنو

ضرورت انجام عملیات بزرگ

شکی نیست که هرگونه تحرک نظامی در جبهه، از تأثیرگذاری های مثبتی در زمینه های سیاسی – اجتماعی، نظامی برخوردار خواهد بود لیکن نمی توان این نکته را نادیده انگاشت که تعیین سرنوشت نهایی جنگ را از حالت توازن قوا و نتیجتاً بن بست خارج کرده و ابتکار عمل را در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد و همچنین توانایی های تکنولوژیک عراق را به زیر سؤال می برد، انجام عملیات در مقیاس گسترده است.
طبیعی است که جهت افزایش تأثیرگذاری تحرکات نظامی ایران، لزوماً بایستی این تعرضات با سرعت عمل و استمرار همراه باشد، تا بدین وسیله دشمن زمان لازم برای بازسازی و تجدید سازمان را بدست نیاورد.
عملیات گسترده از برد و شعاع بیشتری در ابعاد سیاسی و نظامی برخوردار است و چون دشمن را الزاماً با تمام توان به رویارویی می کشاند امکان آسیب پذیری او را افزایش داده و در صورت استمرار ماشین جنگی دشمن را متوقف می سازد. از این رو دشمن، با تک های ممانعتی در هوا و زمین به نوعی درصدد است تا مانع از انجام تحرکات گسترده شده یا حداقل در زمان بندی آن اخلال کند.
با توجه به آنچه که ذکر شد،‌پیدا است که صرفاً نمی توان به اقدامات محدود نظامی آنهم برای دراز مدت بسنده کرد زیرا علیرغم تأثیرات آن،‌این نوع حرکت ها نمی تواند نقش تعیین کننده و سرنوشت سازی را در روند جنگ تحمیلی ایفا کنند.
بر این اساس در پی فشارهای همه جانبه دشمن، پس از عملیات بدر،‌عملیات گسترده والفجر8 نظر به وضعیت خاص دشمن در منطقه (فاو) و همچنین حساسیت ژئوپولتیکی منطقه (تسلط بر شمال خلیج فارس و همسایگی با کویت و ...) در دست طراحی قرار گرفت. البته در این فاصله سلسله عملیات های محدود به منظور فعال نگه داشتن جبهه ها انجام یافت.
در این روند تجارب جنگ درسه سال گذشته و واقعیات برآمده از آن می آموخت که بایستی به تناسب استراتژی و اهداف سیاسی – نظامی جنگ توان رزمی لازم،‌در زمینه های مختلف، بدست آورده و مبتنی بر آن منطقه عملیاتی انتخاب شود تا در این صورت کسب موفقیت از تضمین و درصد بالاتری برخوردار گردد.
مسئله توان رزمی و افزایش آن عمدتاً در سه مرحله می بایستی مورد نظر قرارمی گرفت. تصرف هدف، تأمین و نگهداری منطقه، مقابله با فشارهای دشمن و در صورت نیاز توسعه و تداوم عملیات.
زمین فاو نظر به موقعیت جغرافیایی و وضعیت طبیعی آن، تا اندازه ای معضلات تأمین منطقه و مقابله با فشارها را حل می کرد، بدین معنا که باتلاقی بودن زمین و نیز وجود عارضه های مصنوعی مانند کارخانه نمک عملاً قسمت اعظم زمین منطقه را برای دشمن غیرقابل استفاده می کرد و به همین دلیل کارآیی نیروی زرهی عراق را کاهش می داد. از آن جایی که منطقه از سه طرف آب آن را احاطه کرده است، طبعاً درگیری از یک سمت با دشمن، راحت تر بنظر می رسید و نیز به هنگام پاتک، دشمن از دو سمت به نیروهای خودی پهلو می داد که این امر آسیب پذیری آنها را فزونی می بخشید.

عوامل انتخاب منطقه

طراحان و دست اندرکاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اجرای عملیات والفجر 8، به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی منطقه، وضعیت کلی دشمن، وجود رودخانه اروند و ... ، مشکلات و معضلات عدیده ای را رویاروی خود داشتند که در نهایت با درنظر گرفتن عوامل و پارامترهای مختلفی از جمله: ارزش نظامی- سیاسی زمین منطقه، عدم وجود سابقه عملیات در عبور از رودخانه عریض و جزر و مدّ بالا، عدم هوشیاری دشمن وا مکان پدافند و نگهداری منطقه، منطقه فاو را در مقایسه با سایر مناطق عملیاتی ترجیح دادند.
الف: ارزش نظامی- سیاسی زمین منطقه
موقعیت زمینی منطقه و نیز وضعیت خاص نیروهای خودی و دشمن در آن مقطع بطور طبیعی ارزش های متعددی را در بر داشت که بدون ارتباط با محاسن انتخاب زمین و ارزش های سیاسی منطقه نبود از جمله:
1- تصرف شهر فاو و تأسیسات بندری آن
2- هم مرزی با کویت در شمال خلیج فارس
3- تهدید بندر ام القصر
4- انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک
5- تأمین خورموسی و تردد کشتی ها به بندر امام خمینی
6- تسلط بر اروندرود
ب: عدم هوشیاری دشمن
معمولاً قسمت اعظمی از هوشیاری دشمن مبتنی بر، کسب خبر و تحلیل اطلاعاتی آنها نسبت به شواهد و قرائن موجود در مناطق عملیاتی می باشد. گذشته از این اطلاعات و تجربیات دشمن در خصوص توانایی های جمهوری اسلامی و تاکتیکهای اتخاذ شده در طول جنگ نقش تعیین کننده ای را در کشف منطقه عملیاتی از سوی دشمن دارد. فی المثل در جنوب کشور دشمن همیشه نسبت به هورالهویزه، حساسیت خاصی را داشته است زیرا پس از عملیات والفجر4 تا قبل از عملیات والفجر8، قوای اسلام تحرکات چشمگیری را توأم با عملیات گسترده خیبر و بدر در هور انجام دادند.
بر این اساس از آنجایی که انجام عملیات در منطقه فاو،‌نیازمند امکانات ویژه و تاکتیک ابتکاری می بود دشمن تصور وقوع عملیات گسترده را نمی داد. پیدایش این وضعیت (عدم هوشیاری دشمن) برای فرماندهان سپاه در طرح ریزی عملیات والفجر8 بعنوان یک عنصر مثبت در مزیت منطقه فاو، تلقی می شد.
ج: امکان پدافند، تأمین و نگهداری منطقه
چنانچه در مبحث «گسترش توان رزمی» اشاره شد قسمت عمده ای از عملیات، پس از شکستن خطوط مقدم دشمن و حضور در منطقه، نگهداری آن در مقابل فشارهای عدیده دشمن می باشد. در این روند قطعاً گذشته از کسب آمادگی های لازم جهت حفظ منطقه و رویارویی مناسب با دشمن، ‌«زمین» و موقعیت آن از دیدگاه مزبور از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
نظر به اینکه منطقه فاو را آب از سه طرف احاطه کرده است، طبعاً فشار دشمن تنها از یک قسمت خواهد بود و این امر با اتخاذ تدابیر مناسب مانند حفر کانال، اجرای آتش، بهره برداری از عارضه کارخانه نمک و ... قابل حل بنظر می رسید.
نکته ‌قابل ذکر در اینجا پیش بینی نحوه برخورد دشمن بود در این زمینه چنین تصور می شد که با توجه به اینکه دو مسئله «زمین» و «نیرو» برای دشمن از اهمیت حیاتی برخوردار می باشد لذا در اینجا برخلاف گذشته ارتش عراق بین انتخاب یکی از دو مسئله دچار تردید خواهد بود به عبارت دیگر از یک سو ارزش سیاسی نظامی زمین دشمن را وادار به باز پس گیری آن، به هر شکل ممکن، خواهد کرد و از سوی دیگر شکل زمین منطقه، عملاً توان قابل ملاحظه ای را از دشمن می گیرد و خسارات و ضربات فراوانی را بر سازمان رزم و ارتش عراق وارد خواهد ساخت، درنتیجه دشمن نمی تواند دو مسئله را در کنار هم حفظ نماید بلکه می بایستی یکی را فدای دیگری کند که این امر خود مقدمه از دست دادن عنصر بعدی خواهد شد.
در نتیجه اگر دشمن برای حفظ زمین بجنگد نیرو را از دست خواهد داد عملاً در درازمدت قادر به حفظ سایر مناطق عملیاتی نیز نخواهد بود و اگر بخواهد نیرو را حفظ نماید بایستی خسارات و ضایعات روحی و تزلزل سیاسی – اجتماعی ناشی از شکست در فاو و از دست دادن منطقه حساس ومهم آنجا را متحمل شود.

مشخصات طبیعی منطقه

منطقه عملیاتی فاو، شبه جزیره ای است محصور در میان رودخانه اروند، خلیج فارس و خور عبدالله که از سمت خشکی به بصره منتهی می گردد.

در شمال این منطقه رودخانه اروند و جزیره آبادان واقع است و در فاصله 90 کیلومتری شمال غربی آن شهر صنعتی بصره. همچنین در جنوب آن خور عبدالله و در جنوب شرقی آن، خلیج فارس و در جنوب غربی بندر ام القصر قرار دارد.

- وضعیت جوی و زمین منطقه

منطقه عملیاتی والفجر8 بعلت شبه جزیره ای بودن هوای آن غالباً دارای رطوبت زیاد در تابستان و «شرجی» می باشد.

زمین منطقه بجز عوارض مصنوعی مانند جاده، خاکریز، سیلبند و ... سکوهای پرتاب موشک خالی از هرگونه پستی و بلندی طبیعی است.

از آنجایی که زمین منطقه محصور در میان آب می باشد تحت تأثیر جزر و مد آب خلیج و رطوبت دائمی حاصل از آن است بدین معنا که قسمت عمده ای از زمین منطقه باتلاقی نمکزار و سست می باشد. به همین دلیل بجز فاصله رودخانه تا جاده اول فاو – بصره که قابل کشت دارد، مابقی خاک آن منطقه شوره زار است و با کمترین بارندگی لغزنده و چسبنده می شود و تردد هرگونه خودرو و وسائل سنگین در آن تقریباً غیر ممکن می گردد.

- رودخانه اروند

جریان آب رودخانه اروند از دو رودخانه دجله و فرات در خاک عراق سرچشمه گرفته و رودخانه کارون نیز بداخل آن می ریزد. حرکت آب از شمال به طرف جنوب است که به خلیج فارس منتهی می گردد.

آب رودخانه اروند که از دریا تأثیر می پذیرد،‌عمدتاً دارای دو حرکت جزر (کاهش ارتفاع آب و حرکت آن به طرف خلیج) و مد (افزایش ارتفاع آب و حرکت آن از دریا به سمت رودخانه) می باشد که مجموعاً در طول شبانه روز، چهار بار تکرار می گردد.

ارتفاع آب در عمیق ترین قسمت رودخانه به 25 متر می رسد و اختلاف ارتفاع آب در پایین ترین حالت جزر و بالاترین حالت مد به 5/3 متر می رسید.

- ساحل رودخانه

وضعیت ساحل خودی و دشمن بدلیل رسوبات حاصل از جریان آب متغیر است چنانچه در سال 48 منجر به تغییر حدود مرزی ایران و عراق شد. این تغییرات در زمین خودی و دشمن در ساحل رودخانه وضعیتی مخالف همه بوجود آورده است. بدین معنا که در آنجایی که ساحل ما محکم است ساحل دشمن سست می باشد و متقابلاً آنجایی که ساحل ما ست است، ساحل دشمن محکم می باشد.

همچنین قابل ذکر است که در بخشی از قسمت های منطقه، زمین آن باتلاقی است چنانچه بیشترین قسمت آن در حاشیه جنوبی جاده ام القصر از جزایر ام حجام تا رأس البیشه و منطقه جنوبی آن به سمت خلیج به همین وضع می باشد که عرض منطقه باتلاقی آن در بعضی مناطق به 4 کیلومتر می رسد.

- پوشش ساحلی رودخانه

در ساحل رودخانه اروند پوششی از «چولان» (بوته های بلند) و «نی» وجود دارد که هر چه رودخانه بسمت دهانه اروند نزدیکتر می شود عمق چولان آن افزایش می یابد. همچنین در قسمت های پیچ دار رودخانه، آن قسمت از ساحل که فشار اصلی آب به آن وارد می شود، فاقد پوشش های ساحلی می باشد.

در ساحل، ارتفاع چولان ها حداکثر 5/1 متر و ارتفاع نیزارها 3 الی 4 متر است به گونه ای که نفر پیاده براحتی می تواند در میان آن خود را مخفی کند. عمدتاً زمین این قسمت ها سست بوده و بسختی قابل تردد است به گونه ای که در برخی از مواقع انسان تا زانو در گل فرو می رود.

گذشته از چولان و نیزار،‌نخلستان بزرگی در ساحل خودی و دشمن که عمق آن بین 2 تا 5 کیلومتر متغیر است وجود دارد. این نخل ها، بوسیله کانال و نهرهای مصنوعی عمود بر اروند، در حالت مد آبیاری می شوند. همچنین زمین اطراف نخلستان ها اغلب سست می باشد و تنها در مناطقی که زمین از سختی لازم برخوردار بوده جاده احداث شده است. علاوه بر این قابل ذکر است که امکان آتش سوزی در نخلستان ها بسیار زیاد می باشد.

- عوارض مصنوعی

گذشته از آنچه که پیرامون مواضع و استحکامات دشمن در مباحث گذشته ذکر گردید، در این قسمت تنها به موقعیت جاده ها و برخی از تأسیسات صنعتی دشمن و نیز شهر فاو اشاره می شود:

در منطقه عمومی والفجر8 در خاک عراق سه جاده وجود دارد که به ترتیب عبارتند از:

1- جاده فاو – بصره به طول 91 کیلومتر

2- جاده استراتژیک فاو – بصره به طول 82 کیلومتر

3- جاده فاو – ام القصر به طور 50 کیلومتر

سه جاده موجود در منطقه، شهر فاو و منطقه بندری آنرا به جنوب شهر بصره متصل می نماید.
شهر مسکونی فاو، اسکله های آن (چهار چراغ، معامر و قشله) و نیز تأسیسات صنعتی و نفتی این منطقه، تماماً پس از جنگ به لحاظ اینکه در معرض تعرضات هوایی و آتش توپخانه جمهوری اسلامی قرار داشتند، عملاً دچار ضایعاتی شده و قابل بهره برداری نیستن

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:51

ابتدا واکنش رادیو های بیگانه به این عملیات غرور آفرین:

پس ازعملیات بدر درسطوح عالی جنگ پذیرفته شد که سپاه وارتش ضمن پشتیبانی از یکدیگر هرکدام مستقلا َ طرح ریزی عملیات کنند واجرا نمایند همچنین مدتی پس از این تصمیم امام خمینی سپاه راموظف کرد تا همچون ارتش ازقوای سه گانه زمینی هوایی و دریایی برخوردار باشد البته سپاه هم زمان با عملیات خیبر تشکیل یگان دریایی داده بود،لیکن نیروی دریایی مسئله جدیدی بود عملیات والفجر 8 اولین نبرد سپاه بعد از دریافت حکم تشکیل سه نیرو بود دراین عملیات هر نیروی سپاه به کا رگرفته شدند هرچند که نیروی هوایی آن از پدافند هوایی و موشکی فراتر نرفته بود بدین ترتیب این عملیات باطراحی وفرماندهی سپاه پاسداران اجرا شد وبه منظور پشتبانی ازاین عملیات یک تک فریب درهور و دوتک پشتبانی درشلمچه وام الرصاص نیز انجام شد تک فریب راسپاه درهور اجرا کرد این تک عملیاتی بود مهندسی که سبب غافل گیری بزرگ دشمن شد و به نیروی خودی امکان قبل از هوشیار شدن دشمن موقعیت خودرا در منطقه فاو مستحکم سازد عملیات شلمچه به فرماندهی ارتش اجرا شد واگر چه به شکستن خط دشمن نینجامد و بیش از 48 ساعت ادامه نیافت ولی دردو روز اول عملیات نقش پشتبانی رابرای منطقه فاو داشت همچنین تک پشتبانی سپاه درجزیره ام الرصاص که به شکستن خط دشمن و آزاد ی این جزیره انجامید تاثیر مهمی در پشتبانی "والفجر8"داشت هرچند دراین عملیات نیز پس از 48 ساعت براثر فشار دشمن منطقه تصرف شده تخلیه گردید.تک اصلی درفاو درحالی که دشمن غافل بود با عبور نیروهای غواص از رودخانه عریض اروند اغاز شد ودر زمانی کوتاه با گسترش سرپل گرفته شده راسالبیشه کارخانه نمک سایت های موشکی وشهرفاو آزادشد و نیروهای خودی آماده مقابله با پاتک های دشمن شدند از سوی دیگر دشمن که درآغاز عملیات بایگانهای موجود خود در منطقه به مقابله با رزمندگان برخاسته بود پس از فروریختن مواضعش به سرعت یگانهای گارد را وارد نبرد کرد تا ایجاد تاخیر فرصت لازم رابرای ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق فراهم آورند امّا یگانهای گارد نه تنها نتوانسنتد در تثبیت مواضع ازاد شده تاخیر ایجاد کنند بلکه سازمان شان نیز متلاشی کردند و ناگزیر به عقب گریختند ورود یگان های احتیاط ارتش به میدان نبرد موثرنبود و75 روز پاتکهای آنها فقط برآمار تلفات و خسارت های دشمن افزود چندان که سرفرماندهی ارتش عراق به یقین رسید که تلاش برای باز پس گیری فاو به جایی نمی رسدو به جز انهدام یگانهایش نتیجه ای ندارد لذا پاتکها رامتوقف کرد بدین ترتیب سواحل عراق درکنار سواحل خلیج فارس وهم مرز باکویت درتصرف رزمندگان ایران باقی ماند.

نام عملیات: والفجر 8
رمز عملیات: یا فاطمه الزهرا (ع)
منطقه عملیات: جبهه جنوبی- فاو
زمان عملیات: 20/11/1364 تا 9/2/1365
نوع عملیات: گسترده
هدف: تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب
فرماندهی عملیات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سازمان رزم عملیات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
استعداد نیروهای درگیر خودی: 140 گردان پیاده، 16 گردان توپخانه
استعداد نیروهای درگیر دشمن: 126 گردان پیاده، 33 گردان زرهی، 23 گردان مکانیزه، 29 گردان کماندو، 20 گردان گارد جمهوری
تلفات عراق: 50000 کشته یا زخمی، 2105 اسیر
خسارات عراق: انهدام 39 هواپیما، 5 هلی‌کوپتر، 540 تانک و نفربر، 150 قبضه توپ صحرایی، 55 توپ پدافند هوایی، 5 دستگاه مهندسی، 250خودرو، 2 ناوچه موشک‌انداز
غنائم: 95 دستگاه تانک و نفربر، 20 قبضه توپ، 120 قبضه توپ پدافند هوایی، 30 دستگاه مهندسی، 180 خودرو
نتایج:
- آزادسازی و تصرف 940 کیلومترمربع از سرزمین‌های ایران و عراق
- تصرف شهر بندری و مهم فاو
- انهدام وسیع نیرو و تجهیزات دشمن
- تسلط بر اروندرود
- انسداد راه عراق به خلیج‌فارس
- هم‌مرز شدن با کوی

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:50


طرح افتخار آمیز بدین صورت بود :

یک فروند هواپیمای تانکر جامبو جت نیروی هوائی ، از تهران به مقصد سوریه اجازه پرواز می گیرد . در درخواستی که می گیرند اصلآ قید نمی شود که هواپیمای مذکور سوخت رسان است . بلکه آن را هواپیمای مسافر بری قلمداد می کنند . در نتیجه تمام دستگاه های کنترل کننده ی این مسیر ، نمی توانند تشخیص دهند که حامل مسافر نیست .

با این ترفند ابتدایی ، هواپیمای جامبو جت سوخت رسان ، با پر نمودن مخازن سوخت راهی سوریه می گردد . از طرفی تعدادی هواپیمای جنگنده شکاری ، با تجهیزات کامل شامل موشک و..... به فاصله خیلی نزدیک در زیر جامبو جت پهن پیکر ، قرار می گیرند و به سوی عراق روانه می شوند . در نزدیکی های مرز ایران و عراق ، تمام این هواپیما ها که سوختشان تقلیل یافته بود ، از جامبو جت فوق کامل سوخت دریافت می کنند. . توجه داشته باشید که رادار های دشمن در مانیتور خود ، تنها یک هواپیمای غیر مسلح مسافربری را می بینند ! و جنگنده شکاری های ما با خیالی آسوده و دور از چشم دشمن با امنیت کامل تا نزدیکی های مرز به پیش می روند . البته با باک های مملو از بنزین !

جامبو جت راهش را کج می کند و با خاموش کردن سیستم های ارتباطی ( جهت عدم پاسخگویی به مراکز کنترل بین المللی ) ، راهی مقصد خود سوریه می گردد . و در آن جا منتظر بازگشت افتخار آمیز پرنده های جنگی می شود .

از طرفی جنگنده بمب افکن ما ، با رسیدن به لب مرز سرعت خود را افزایش می دهند و از بالای خاک عراق به سمت پایگاهی مهم در غرب کشور دشمن پیش می روند . از سویی نیرو های پدافندی عراق با توجه به این که رادار هیچ جسم پرنده ای را غیر از هواپیمای مسافر بری نشان نمی داد ، در یک لحظه غافلگیر می شوند . زمانی متوجه جنگنده های ما می گردند که آن ها مایل ها دور شده بودند .

در این زمان پایگاه مهم و استراتژیک عراق آسوده از هر حمله ای ( همان طور که اشاره کردم ، به خاطر دوری مسیر و عدم سوخت کافی جنگنده ها ) در خواب خر گوشی به سر می بردند . { مثل این می ماند که هواپیما های عراق بخواهند از روی خاک ایران عبور کرده و پایگاهی را در مشهد بزنند .! که تقریبآ غیر ممکن است .}......... در لحظه ای جهنم واقعی به پا شد ..... جنگنده بمب افکن های ما بدون دغدغه تمام هواپیما های مدرن دشمن را با همه تجهیزاتی که داشتند منهدم کردند . همچنین با انداختن چند بمب ناقابل بر روی انبار مهمات ، تمام موشک ها ، فشنگ های جنگی و غیره را با اقتدار از بین بردند . و چون در همان ابتدای ورود ، تنها سنگر پدافند مستقر در پایگاه را منهدم کرده بودند ، بدون واهمه راهی کشور گردیدند . از آن طرف هم مجددآ جامبوی مادر به مقصد تهران به پرواز در آمده ، و پس از رسیدن به مرز های ترکیه، عراق و ایران ، با اعلام شرایط اظطراری { برای اغفال نمودن مراکز کنترل و مراقبت های پرواز } و با خاموش کردن سیستم مخابراتی ، راه خود را کج کرده به سوی وعده گاه راهی می شود . و با پناه دادن به شکاری های فاتح ما در زیر بدنه خود ، همگی به سلامت به ایران بر می گردند . و برگی دیگر بر صفحات افتخار آمیز خود می افزایند .

البته لازم به ذکر است ، ماجرا را من به طور خلاصه شرح دادم . در حالی که این طرح مشکلات و پیچیدگی های خودش را داشت . و از نظر اصول هوا نوردی تقریبآ غیر ممکن بود . برای مثال جریان هوا در پشت هواپیما های جامبو ، خیلی کم است . و هیچ هواپیمائی نمی تواند در پشت آن قرار گیرد چون بخاطر نبودن هوا ، سقوط می کنند . به همین دلیل است در تمام فرودگاه های دنیا بعد از نشستن هر هواپیمای جامبو جت ، تا ۳ دقیقه باند فرودگاه تعطیل می گردد و به هیچ هواپیمائی اجازه فرود داده نمی شود . یکی دیگر از شاهکار های این گروه ، خراب شدن یکی از جنگنده ها در مسیر رفت بود . که چیزی به لو رفتن نقشه نمانده بود . اما با شجاعت و ابتکار خلبانان هواپیما ها ، جملگی طوری ارتفاع را کم می کنند تا هواپمای خراب قادر به نشستن شود .....

این عملیات تحسین تمام کارشناسان مسائل جنگی را بر انگیخت . و آن ها را به تعجب وا داشت .

شرح عملیات:


هدف بسیار دور بود وتا آن زمان هیچ هواپیمای مسافربری ایران هم از آن مسیر عبور نکرده و هیچ اطلاعی از مواضع پدافندی آن در دست نبود.
سه پایگاه هوایی با هواپیماهای پیشرفته در طول مسیر قرار داشت،پایگاه الرشید در حومه بغداد، پایگاه جمجال در کرکوک و پایگاهی در کنار شهرک حدیثه در استان الانبار، هر یک از موانع و پایگاه های موجد عواملی بودند که محاسبات طراحان را مخدوش و افکارشان را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
طراحان عملیات بزرگ مورد نظر، نمی دانست هدف به چه نوع موشکی مجهز است و این کار را سخت می کرد.
بعد از این عملیات بود که هشتاد درصد از هواپیماهای شکاری و ترابری عراق و ادوات مربوط به آنها از بین رفت و مدتی جبهه ها و شهرها از گزند حملات هوایی در امان ماندند و عراق بعد از آن با پرتاب موشک های زمین به زمین اسکات به شهر دزفول، در صدد تلافی بود.

روز پانزدهم فروردین 1360، هشت فروند هواپیما آسمان شهرها و روستاهای غررب سرزمین عزیزمان را طی کردند تا به دو فروند هواپیمای سوخت رسان در کنارة جنوبی کوهای ارومیه رسیدند.دو فروند هواپیمای اف-5 شکاری که هر دو خلبانش از نفرات ورزیده و کارکشتة پایگاه تبریز بودند ، به جمع گروه 8 فروندی دیگر ملحق شدند.

وقتی هواپیماهای (اف-5) به محل قرار رسیدند که آخرین هواپیمای (اف-4) سوخت گرفته بود. هر دو تانکر کارشان را به نحو احسن انجام داده بودند و به علامت موفقیت و پیروزی دستشان را حرکت داده و راه پایگاه شان را درپیش گرفته بودند. دو فروند هواپیمای شکاری به صورت زوجی شکاف کوه های شمال عراق و جنوب شرقی ترکیه را در پیش گرفتند و رفتند.آنان می باید در 350 کیلومتری (الحسکه) روی خط مرزی سوریه و عراق سوخت بگیرند و دو فروند هواپیمای (اف-5) هم در همان جا از سایر همکاران خود جدا شوند.
دو فروند هواپیمای سوخت رسان هم که قرار بود از دمشق پرواز کنند و راه تهران را درپیش بگیرند ، لازم بود راس زمان مقرر در میعاد گاه حاضر باشند . هیچ گونه تعلل و وقفه ای پذیرفتنی نبود.
همه برنامه ریزی ها طبق زمان بندی تنظیم و می باید همه چیز به همان گونه که برنامه ریزی شده ،انجام گیرد.اگر کوچک ترین وقفه ای در حرکت یکی از گروه ها ایجاد می شد ، همه چز به هم می ریخت و رشته های بافته شده پنبه می شدند.
کارها در سکوت محض در حال انجام بود . فقط ساعت و دقیقه از چهار جهت طبق دستور طراحان باید تنظیم می شد و به اجرا در می آمد. خوان اول ودوم را بدون مشکل و در زمان تعیین شده پشت سر گذاشته بودند.
هواپیماهای تانکر وقتی به محل قرار رسیدند که به هیچ عنوان نه تاخیر داشتند و نه تعجیل . شکاری های (اف-5) تبریز نیز بدون ذره ای فوت وقت در زمان معین حاضر شدند. خوشبختانه سوختگیری به موقع انجام گرفت و هر گروه راه خود را در پیش گرفتند و رفتند. اما این سه گروه در کشور خود حرکت را آغاز کردند و مسئولان امنیت و پرواز و برج مراقبت هر پایگاه اگرچه نمی دانستند که مقصد آنها کجاست و ماموریتشان چیست، اما طبق دستور هرگروه سر وقت مقرر از روی باند فرود گاه خیزش کردند و به پرواز درآمدند، اما وضعیت گروه چهارم با سه گروه دیگر کاملا متفاوت بود. زیرا امکان آنکه فرودگاه دمشق ترافیک سنگین داشته باشد و اجازه پرواز حتی به اندازه 10 دقیقه دیرتر به آنها بدهد وجود داشت و این فاجعه خواهد بود ، زیرا آنها نمی توانستند به برج مراقبت اعلام کنند که راس زمانی مقرر باید سوخت به چند هواپیما برسانند
از آن گذشته نمی توانستند زود تر از موعد هم پرواز کنند و در فضای کشور بیگانه خود مسیرشان را تغییر دهند و از دالان هوایی تعیین شده منحرف شوند و یا در فضای کشور غیر خودی سرگردان در حرکت باشند.قوانین بین المللی چنین اجازه ای را به هیچ کشوری نمی دهد.
بعد از سوختگیری دو فروند (اف-5) ، هر دو به سمت شرق وبه درون فضای عراق به پرواز درآمدند. اوج گرفتند و مسیر جنوب شرقی خود را پیمودند تا به شهرک دهوک رسیدند. در حالی که آن دو فروند هواپیماها شجاعانه خود را نمیاندند و پس از آن به بمباران اهداف مورد نظر پرداختند . هواپیماهای دیگر دو به دو زیر تانکر ها می رفتند و سوخت می گرفتند.
کارشان پایان یافت و دو هواپیمای تانکر رفتند تا طبق دستورعمل کنند. آخرین هواپیماها را سرهنگ قاسم گلچین و فرج الله براتپور هدایت می کردند که سوخت گرفتند.ارتفاع را بازهم پایین آوردند ودر سطح زمین در در فاصله چند متری از زمین حرکت کردند تا ماموریت تاریخی خود را به انجام برسانند.گرچه ترس و دلهره آزارشان داده بود ، اما موفقیت کلی نصیبشان شد، زیرا خوان های متعدد را به موقع پشت سر گذاشته و از این بابت بسیار خشنود بودند. دیگر برای آنان در هم کوبیدن پایگاه اچ-3 نیمه راهی بیشتر نبود و خوان مهمی محسوب نمی شد ، زیرا خوانها ایجاد شده بود تا آنها به اچ-3 نرسند، اما اینک اچ-3 در مشتشان بود.
بیشتر از 20 دقیقه در سطح زمین پرواز کردند تا نشانه هایی از مناطق سرسبز و آبادان نمایان شد. مختصات جغرافیایی هم نشان دهنده این بود که پایگاه اچ3 پیش رویشان است . تاسیسات نظامی و علامتهای مشخصه پایگاه هوایی نمایان شد.
4 فروند اولی برروی اهداف شیرجه رفتند. بمب ها برروی هواپیماها ریخته شد و آتش و دود و انفجارهای پیاپی ، جهنمی واقعی ایجاد کرد. آنها میدان را خالی کردند تا دسته دوم هم ماموریتشان را به خوبی انجام دهند . گروه دوم با هدف قرار دادن تجهیزات دیگری در سطح پایگاه اچ3 عملیات گروه اول را کامل کرد. اوج گرفتن ها و شیرجه زدن ها هفت دقیقه طول کشید. هرچه بمب ،راکت، موشک و گلوله در ترکش داشتند ، بر سر دشمن فرو ریختند . در یک چشم به هم زدن پایگاه اچ 3 به قبرستان هواپیماهای سوخته تبدیل شد. آن مقدار از تجهیزات و هواپیماها هم که دچار حریق نشده بودد ، با اصابت ترکش های متعدد از حیز انتفاع خارج می شدند.
تیز پروازان قهرمان با اطمینان از اتمام کار به سوی شمال شرقی پرواز کردند.

سوخت گیری سوم هم در فضای بین آسمان عراق وسوریه با موفقیت انجام گرفت . تیز پروازان قهرمان ایران زمین،برای دریافت مرحله چهارم سوخت به سوی کوههای سربه فلک کشیده ارومیه اوج گرفتند .
دوفروند هواپیمای (اف-5) و دو فروند تانکر سوخت رسان مشتاقانه در انتظار بودند تا از آنها به خوبی استقبال کنند.


منبع: از کتاب اچ3 بزرگترین و بی سابقه ترین عملیات هوایی جهان


جاداره درهمینجا یادی کنیم از فرمانده مقتدر ،ساعی وزیرک این عملیات شهید فکوری روحش شاد.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:41

از ناگفته هایی که فکه در سینه دارد، نحوه ی شهادت اسرا و مجروحین است.تعداد زیادی از رزمندگانی که به اسارت نیروهای عراقی در آمدند و نیز شمار قابل توجهی از مجروحین که توان حرکت نداشتند به وحشیانه ترین شیوه ها به شهادت رسیدند.
عراقی ها گروه گروه رزمندگان اسیر و مجروح را با دست های بسته در زیر خروارها خاک دفن کردند، در حالی که آن ها هنوز زنده بودند.
مرتضی شادکام از نیروهای تفحص، در این باره حرف هایی دارد:
عمق ماجرایی که در آن چند روز محاصره در دل کانال شکل گرفت،چندان قابل دسترس نیست؛اما جملات جان سوزی که ازدفترچه ی یادداشت یکی از شهدای گردان حنظله استخراج شده است،عظمت واقعه را نمایان می کند.

«امروز،روز پنجم است که در محاصره هستیم آب را جیره بندی کرده ایم،نان را جیره بندی کرده ایم،عطش همه را هلاک کرده، همه را، جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند.دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه سلام الله.»

سعید قاسمی که در نبرد والفجر مقدماتی ، مسئولیت واحد اطلاعات و عملیات لشکری 27 را بر عهده داشت از سرنوشت گردان حنظله می گوید:ساعتهای آخر مقاومت بچه ها در کانال، بی سیم چی گردان حنظله حاج همت را خواست.
حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت.
صدای ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی خط شنیدیم که می گوید:فلانی رفت،فلانی هم رفت.
باطری بی سیم دارد تمام میشود.
عراقی ها عن قریب ما را خلاص می کنند؛من هم خداحافظی می کنم.
حاج همت که قادر به شکستن محاصره ی تیپ های تازه نفس دشمن نبود،همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت،گفت:بی سیم را قطع نکن...حرف بزن.
هر چه دوست داری بگو؛ اما تماس خودت را قطع نکن.
صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت :سلام ما را به امام مان برسانید.
از قول ما به امام بگوییدهمان طور که فرموده بود، حسین وار مقاومت کردیم، ماندیم و تا نفر آخر جنگیدیم.

کانال حنظله در کنار عظمت های اساطیری شهدا،ارج و منزلت یافت.
اما قتلگاه فکه سال ها پس از غوغای نبرد،میهمان عزیز دیگری را در جمع خود پذیرا شد .

روز بیستم فروردین ماه 1372 سید مرتضی آوینی به هنگام تهیه ی فیلم مستندی ازقتل گاه فکه در اثر انفجار مین والمر به شهادت رسید.


مرتضی در طول 8 سال دفاع مقدس، فریاد مظلومیت رزمندگان اسلام در شهر بود.
او با ساخت هفتاد فیلم مستند تحت عنوان روایت فتح،مخاطبان خود را در جریان فرهنگ متولد شده در جبهه های نبرد قرار داد.پس از دفاع مقدس،روح نا آرام او هم چنان در پیچ و خم خاک ریزها و زاویه ی سنگرها به دنبال ناگفته ها بود.
او اعتقاد داشت که فرهنگ جبهه نباید زیر آوار تاریخ دفاع مقدس دفن شود.انتقال آن فرهنگ به شهر می تواند زندگی را از چنگال بی رحم ثروت و قدرت به در آورد و صبغه ی معنوی به آن ببخشد.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:36
به وضوح پیداست که عبور از این تعداد موانع و استحکامات برای نیرویی که قبلاً با تجهیزاتی به وزن تقریبی 12 کیلو راهپیمایی چند کیلومتری را در میان ماسه و شن تحمل کرده، تا چه اندازه دشوار خواهد بود.درگیری های سنگین این عملیات بیش تر در لابه لای این موانع رخ داد.

از موانع معروف در فکه،کانال های متعدد است.این کانال هابه عرض 3 تا 9 متر و به عمق دو تا سه متر حفر شده بود.درون کانال ها پر بود از سیم های خاردار،مین والمری و بشکه های فوگاز.این بشکه ها حاوی مواد آتش زا بود که به هنگام انفجار محدوده ی اطراف خود را به جهنمی از آتش تبدیل می ساخت.
گرچه در این عملیات یگان های زرهی عراق در برابر دلاور مردی رزمندگان متحمل آسیب شدند، اما در نهایت نیروهای خودی ناچار به عقب نشینی شدند.وسعت،عمق و تعداد استحکامات دشمن، عدم الحاق یگان ها و نیز هوش یاری دشمن به وقوع عملیات، عوامل اصلی این عدم الفتح بود.
به هنگام عقب نشینی ، جمعی از رزمندگان به محاصره دشمن در آمده و بعد از مقاومتی چند روزه به شهادت رسیده و یا اسیر شدند.
دوماه بعد؛در 21 فروردین 1362 عملیات والفجر یک در منطقه ی شمالی فکه و با هدف تهدید شهر العماره آغاز شد و بعد از چند روز بدون دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده،خاتمه یافت.
دو عملیات ظفر 4 و عاشورای 3 که در تابستان 1363 در منطقه ی فکه به اجرا در آمد نیز دست آورد نظامی چشم گیری به همراه نداشت.
این همه ی ماجرای نظامی فکه است،اما فکه قصه ی دیگری نیز دارد که برای آن بایستی از سطح به عمق رفت.چشم و گوش دیگری مهیا کرد و در میان رقص تیر و غرش تانک و هیاهوی کارزار به دنبال ناگفته ها ونانوشته ها گشت.

درجریان عملیات والفجرمقدماتی تعداد زیادی از نیروها درون یکی از شیارهایی که از تلاقی دو تپه ماهور تشکیل شده بود،در محاصره ی عراقی ها گرفتار می شوند.داخل شیار،با مینهای والمری فرش شده بود .
تعدادی از بچه ها در برخورد بامین به شهادت رسیده و تعدادی مجروح می شوند.مابقی سعی می کنند در سینه کش تپه پناه گیرند.سنگرهای کمین دشمن که بر روی شیار تسلط کامل داشتند،باران گلوله را راهی شیار می کنند.هر لحظه بر تعداد شهدا و مجروحین افزوده می شود .
بااین حال رزمندگان محاصره شده 3 روز در بدترین شرایط مقاومت می کنند .در پایان، سیل گلوله های خمپاره و تانک و دو شکا، قامت های برافراشته ی شیار را در خاک وخون می غلتانند.بعد از چند روز وقتی عراقی ها واردشیار می شوند،سراغ مجروحین رفته و بسیاری از آنان را به شهادت می رسانند.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:35
فکه،نام منطقه ای است در شمال غربی استان خوزستان. از غرب به خط مرزی ایران و عراق، از شمال به منطقه ی چنانه،از شرق به ارتفاعات رقابیه و میشداغ از جنوب به چزابه محدود می شود.

فکه سرزمین رمل و شن های روان است.
گرچه در نواحی شمال فکه زمین هایی با خاک طبیعی و قابل کشت وجود دارد، اما عمده ی این منطقه را تپه های ماهور رملی و بیابان های پوشیده از شن و ماسه در برگرفته است.
فکه یکی از محورهای اصلی تجاوز ارتش عراق به شمال خوزستان بود.عراقی ها با عبور از این محور توانستند خود را تا کنار رودخانه ی کرخه برسانند و به جاده ی اهواز- اندیشمک نزدیک شوند.

در آغاز جنگ وقتی فکه سقوط کرد ،پاسگاه های واقع در جنوب فکه محاصره شدند و نیروهای مستقر در آن ها با زدن به بیابان عقب نشینی کردند؛اما تعدادی در هنگام عقب نشینی راه را گم کردند و در اثر تشنگی شهید شدند.

در طول نبرد هشت ساله؛ دو عملیات وسیع و دو عملیات محدود نظامی در منطقه ی فکه به اجرا در آمد.

عملیات های والفجر مقدماتی در بهمن ماه 1361
والفجر یک در فروردین ماه 1362 به عنوان حرکت های نظامی جمهوری اسلامی در تاریخ ثبت شده است
عملیات های ظفر 4 و عاشورا ی3 که به ترتیب در تیرماه ومرداد ماه 1363 انجام شد،
حرکت های محدودی بود که صرفاً به منظور انهدام یگان های رزمی دشمن در منطقه ، به مرحله ی اجرا در آمد


عملیات والفجر مقدماتی با هدف تصرف پل غزیله و دست یابی به شهر العماره،راس ساعت 21 و30 دقیقه 18 بهمن 1361 به اجرا در آمد

.

13 یگان از سپاه پاسداران و 3 یگان از ارتش جمهوری اسلامی در این عملیات شرکت داشتند.
در این عملیات که به درستی عملیات موانع لقب گرفته است،بعد از آن که نیروهای پیاده ی هر یگان برای رسیدن به نقطه رهایی و آغاز عملیات 8 تا 14 کیلومتر راه در میان دریایی از رمل طی کردند، با موانعی به عمق 4 کیلومتر روبه رو شدند.
موانع متعددی که به ترتیب ذیل از سوی دشمن تعبیه شده است.
1-میدان مین
2-سیم خاردار حلقوی به عرض 6 متر
3-مواضع کمین
4-سیم خاردار معمولی
5-میدان مین با عمق زیاد
6-سیم خاردار حلقوی
7-کانال به عرض 3تا 4 متر
8-سیم خاردار حلقوی
9-میدان مین
10-سیم خاردار حلقوی
11-کانال دوم
12-سیم خاردار حلقوی
13-میدان مین
14-خط اول دشمن
15- خط دوم دشمن

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:33

 


منطقه مرزی باچهار عملیات: والفـــــجر مقدماتی( بهمن 61 )، والفـــــجر یک( فروردین 62 )، ظــــــفر چهار(تیر 63 )، و عاشورای سه( مرداد 63 ) که اکثرا به شکســـــــــت انجامــــید. این روایت ساده و مخـتصری از منــــــــطقه فکه، که یا رفتی یا قرار است بروی و ببینی.
بسیجی ها هشـت تا چهارده کیلومتر، باپای پیــاده از میان رمل و مـــاسه های روان فـــــکه گذشـــتند، وزن تقـریــبی تجهیزاتی که در دست داشتند دوازده کیــــلو بود، تازه بعضی ها هم مجبـــور بودند قطعات چهل کیلــــــویی پل را حمل کنند. این پل ها قرار بود روی کانال ها تعبیه شود تا عبور رزمنــــــدگان هــــمراه با مشکل نباشد. حالا می رســــــــیم به موانع... اصلا والفجر مقدماتی را به همین خاطر می گفتند عملیات موانع. هدف بسیـــجی ها خط دشــــــمن بود که در این راه، یک دفعه روبرو می شدند با مجموعه هایی از سیــم خاردار، کانال هــا و میدان مین ها که گاهـــی عمـــق آنها به چهار کیلومتر می رسید. از موانع معروف فکه کانال هایی هــســــــتند به عرض سه تا نه متر و عمــق دو تا سه متر که همگی پر بودند از سیم های خاردار، مین والمر و شبکه های مواد آتش زا. دشـمن با هوشـــیاری مین ها را در زیر رمل و ماسه ها کار گذاشته بود و چون بیشـتر عملیات ها در شب انجام مـی گرفت، تا چند نفر روی مین پرپر نمی شدند، بقیه از وجود میدان با خبر نمی شدند.



چرا فکه را« قتلگاه » می گویند؟؟! یک سرزمـین پهنـــــاور از رمل و ماســـه، با چند تا تپه ماهـــور. نیروها بیــــن دو تپه پناه گرفته بودنـــتـد که دشمن محاصره شــــان کرد. شیار پر از مــین والـمر بود و آتش دشمـــن هم تمامـی نداشـــت. بچــه ها سه روز مقاومت کردند، بدون آب در بدترین وضعیت تشنگی. و سر انجام قتل عام شدند.

ناگفته های فکه زیاد است و یکی از آنها، نحوه شــهادت اسرا و مجروحین است. گروه تفـــــحص در فکه به سیم های تلفنی رسیدند که از خاک بـــــیرون زده بود. رد سیــم ها به یک دســــــته از شهدا می رسد که که دســت و پایشان با همین سیم ها بســـته شده بود، و ما چه می دانــیم در حال احــــتزار زنده به گور شدن چه معنی دارد... این دسته از شهدا زنده به گور شده بودند.



اجساد مطهری هم کشـــف شد که معلوم بود قبل از شهادت آنها را آتـــــش زده اند... قبل از شـهادت آنها را آتش زده اند...

از گردان حنظله می دانی؟؟؟ اگر آری چقدر ؟ سیـــــصد نفر در داخل یکی از کانال ها محـــاصره شدند وبا تشـــــــنگی مفرط، با آتش مستقیم دشــمن به شهادت رســــــیدند. در آن موقعیت عراقی ها با بلندگو از بچه ها می خواستند که تسلیم شوند، ولی در جواب با آخرین رمق صدای «الله اکبر» می شنیدند.

در یادداشت های باقی مانده از یکی از شهیدان گردان حنظله می خوانیم:

«امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جـــیره بندی کرده ایم. نان را جیره بنــــــدی کرده ایم. عطــش همه را هلاک کرده است، هـــمه را جز شهدا، که حالا کنارهم در انتــــــهای کانال خوابیده اند. دیگر شــــهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س)»



از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است، هــــمین فکه است که در عصر قحطی شـــــهادت، دلبر آسمانی ما را از زمین سست فکه(دنیا) به آسمان رفیع و مستحکم شهادت پرواز داد. او سیـــد مرتضا آوینـی بود، کســــــی که به فکه خدمت کرد و خدای فکه هم گوشه چشمی به سید مرتضی گرداند.

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:32

عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر

خرمشهر را خدا آزاد کرد."رهبر کبیر انقلاب اسلامی،حضرت امام خمینی (قدس سره)

... خرمشهر دروازه‌ای در زمین دارد و دروازه‌ای دیگر در آسمان و تو در جست و جوی دروازه‌ی آسمانی شهر هستی که به کربلا باز شده است و جز مردترین مردان را به آن راه نداده‌اند. جنگ بر پا شده بود تا از خرمشهر دروازه‌ای به کربلا باز شود.

شقایق‌ها پژمرده می‌شوند، اما عشق و زیبایی ماندگار است...

و به‌راستی آیا زیباتر از این راهی وجود داشت که خداوند از آن طریق، بهترین بندگان خویش را برگزیند؟ مجاهدان این تقرب را به بهای چشم فرو بستن بر تعلق حیات خریده‌اند و مگر آن متاع ارزشمند را جز به بهایی چنین گران می‌توان خرید؟

خرمشهر شقایقی خون‌رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد... داغ شهادت. ویرانه‌های شهر را قفسی درهم‌شکسته بدان که راه به آزادی پرندگانِ روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کنند. زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است...

خرمشهر از همان آغاز خونین‌شهر شده بود. خرمشهر خونین‌شهر شده بود تا طلعت حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم‌آوران و بسیجیانِ غرقه‌درخون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر این آفاق می‌توان نگریست؟ آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی تانک‌های شیطان تکه‌تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست. اما... راز خون آشکار شد.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. مردانِ مرد، جنگاوران عرصه‌ی جهادند که راه حقیقت وجود انسان را از میان هاویه‌ی آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب کرده‌اند تا فتوت آشکار شود و راه فنا را به آنان بیاموزد. و مؤ‌انسان حقیقت آنانند که ره به سرچشمه‌ی فنا جُسته‌اند.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. وقتی کار آن‌همه دشوار شد که ماندن در خرمشهر معنای شهادت گرفت، هنگام آن بود که شبی عاشورایی بر پا شود و کربلاییان پای در آزمونی دشوار بگذارند...

ای شهید، ای آن که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی بر آر و ما قبرستان‌نشینانِ عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

شهر زمینی خرمشهر در دست دشمن افتاد، اما شهر آسمانی همچنان در تسخیر شهدا باقی ماند. از باطن این ویرانی‌ها معارجی به رفیع‌ترین آسمان‌ها وجود داشت که جز به چشم شهدا نمی‌آمد. خرمشهر مظهر همه‌ی تجاوز دشمن و مظهر همه‌ی استقامت ما بود و جنگ بر پا شد تا مردترین مردان در حسرت قافله‌ی کربلایی عشق نمانند. در پسِ این ویرانی‌ها معارجی به سال ٦١ هجری قمری وجود داشت و بر فراز آن، امام عشق، حسین بن علی آغوش تشریف بر گشوده بود. هزاران سال بر عمر زمین گذشته بود و همواره جسم زمین فرسایش یافته بود تا روح آن آباد شود. «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام.»
سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:31

عملیات بیت المقدس و فتح خرّمشهر
عملیات بیت المقدس در 4 مرحله طراحی شد .

مرحله اول در ساعت 3 بامداد روز 10 اردیبهشت سال 1361 و با رمز یا علی ابن ابی طالب به همراه سه قرارگاه قدس ، فتح و نصر در 3 محور آغاز شد .

1 – قرارگاه قدس در محور شمالی ( جنوب رودخانه کرخه )

2 – قرارگاه فتح در محور میانی

3 قرارگاه نصر در محور جنوبی ( جناح چپ قرار گاه فتح ) .

مرحله دوم عملیات ، ساعت 22:30 مورخ 16/2/61 با هدف رسیدن به مرز بین المللی و محاصره خرّمشهر آغاز شد .

مرحله سوم با هدف آزاد سازی خرّمشهر توسط قرارگاههای فتح و نصر طرح ریزی شد و در ساعت 22 روز 19 اردیبهشت به اجرا در آمد .

در پی انتقال قرارگاه فجر از فکّه ، مرحله چهارم عملیات با 3 قرارگاه فتح ، فجر و نصر ، در ساعت 22:25 روز دوم خرداد 1361 آغاز شد .

سرانجام در سوم خرداد 1361 برخلاف تصور دشمن ، رزمندگان اسلام از دروازه های غربی و شمالی
( جایی که دشمن وارد خرّمشهر شده بود ) وارد شدند و خرّمشهر را پس از جان فشانی ها آزاد ساختند .

در عملیات بیت المقدس تعداد 19000 نفر از دشمن ، اسیر شدند .
فتح خرّمشهر بعنوان بزرگ ترین پیروزی سیاسی نظامی ایران در سال دوم جنگ بود که 5400 کیلومتر مربع از خاک کشور عزیزمان آزاد شد .

منبع:
پایگاه اطلاع رسانی 14 منتخب

دسته ها : عملیات ها
سه شنبه 1389/6/16 6:30
X