فرماندهان عملیاتی سپاه مبتنی بر محسنات و مزایای منطقه و نیز رویارویی با حجم انبوهی از معضلات و مشکلات موجود،تدابیر متعددی را اتخاذ نمودند که پاره ای از آنها به شرح زیر می باشد.
1- طرح های حفاظتی تأمین و فریب
2- مهیاسازی منطقه
3- طراحی عملیات
4- تاکتیک های جمع آوری اطلاعات
گذشته از موارد فوق مسائل دیگری در زمینه مخابرات،تبلیغات، استتار و اختفاء و نیز نقل و انتقالات صورت گرفت که در ادامه بحث به آنها اشاره خواهد شد.
1-طرح های حفاظتی تأمین و فریب
دستیابی به اصل غافلگیری عمدتاً متکی بر رعایت حفاظت و اجرای طرح های فریب و نیز لحاظ نمودن سرعت عمل و تاکتیک های ویژه و ابتکاری می باشد. نظر به تلاش های دشمن در زمینه کسب اطلاعات و در اختیار داشتن منابع داخلی، نظیر منافقین و از سوی دیگر نحوه آمادگی نیروهای خودی که توأم با بسیج گسترده نیرو است، طبعاً دستیابی به غافلگیری نیازمند حل معضلات متعدد و گذر از فراز و نشیبهای متفاوتی می باشد.
بدین منظور علاوه بر رعایت حفاظت تدابیری جهت فریب دشمن بویژه، در زمینه تردد نیروها اتخاذ گردید.
اجرای فریب در کنار اقدامات حفاظتی به یک معنا تأثیرگذاری بیشتر حفاظت و بالطبع رعایت غافلگیری است.
براین اساس و مبتنی بر آن باور داشت که دشمن نسبت به هور و از سوی دیگر فقدان قابلیت های لازم از نظر نظامی و تکنولوژیک جهت عبور از رودخانه اروند، عمده ذهنیتش معطوف به این منطقه (هور الهویزه) می شد.
در نتیجه تصورات دشمن نسبت به تحرکات خودی و شواهد و قرائن موجود در غرب اروند نشانگر تأثیرگذاری رعایت حفاظت و اجرای طرح فریب بود که این امر به منزله خنثی نمودن تمامی برتری ها و امکانات تکنولوژیک دشمن در زمینه کسب اطلاعات بود. چنانچه در نزدیکی عملیات والفجر8 نقل و انتقالاتی از دشمن صورت گرفت که دقیقاً نشانگر غافلگیر شدن او بود. فی المثل در جلسه ای که در لشکر16 عراق منعقد شد، قسمتی از توپخانه های موجود در منطقه عمومی اروند به منطقه عمومی شرق دجله (هور) منتقل گردید.
علاوه بر این عدم انجام تک های ممانعتی هوایی دشمن در غرب اروند، با توجه به تاکتیک های آن در بازدارندگی و برهم زدن سازمان نیروها بوسیله حمله هوایی چنین می نمایاند که دشمن منطقه فاو را به عنوان محور اصلی عملیات درک ننمود زیرا در غیر این صورت از تاکتیک همیشگی خود مبنی بر بمباران پراکنده مواضع و عقبه ها استفاده می کرد.
2-مهیاسازی منطقه
قرارگاه مهندسی در امر مهیا سازی منطقه عمدتاً عهده دار اجرای چند مأموریت بود:
الف – ساختن جاده های مواصلاتی در عقبه و اتصال آن به شبکه های سراسری، احداث بیمارستان صحرایی و شیمیایی،ساخت مواضع موشک های زمین به هوا، پد هلی کوپتر،ایجاد مواضع توپخانه، احداث قرارگاه ها، بنه های تدارکاتی و ... قسمتی از تلاش های مهندسی را تشکیل می داد.
ب – عبور از رودخانه اروند، گره اصلی عملیات والفجر 8 را تشکیل می داد و با توجه به شرایط زمین و سواحل نامناسب خودی و دشمن وجود موانع در ساحل، می بایست اقداماتی صورت می گرفت که شرایط مناسبی برای عبور از موانع فراهم آید و همچنین وسایلی ابداع و ساخته شود تا عبور نیرو و امکانات را تسهیل نماید.
ج – به منظور تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده که در واقع نیمی از عملیات را تشکیل می دهد دو مسئله عمده در نظرگرفته شد یکی،ایجاد موانع به منظور جلوگیری از پیشروی دشمن مانند: کندن کانال و احداث خاکریز و دیگری ساخت وسائل و ابزاری (مانند سنگرهای انفرادی) که نیروهای در خط را در مقابل آتش دشمن حفظ کند.
گرچه حجم عظیم کار با سرعت لازم تناسب نداشت اما برادران مسئول توانستند با اتخاذ تدابیر مناسبی به این امر مهم دست یابند بگونه ای که تنها در امور جاده سازی اقدامات انجام شده از راندمان زیر برخوردار بود:
-احداث جاده در داخل نخلستان از حاشیه اروند تا خسروآباد 350 کیلومتر
-احداث جاده و پد بهمن شیر تا خسروآباد 70 کیلومتر
-احداث جاده از قاسمیه تا دهانه اروند رود 8 کیلومتر
-احداث جاده از بهمن شیر تا جاده آبادان 35 کیلومتر
-احداث جاده از چویبده به قفاص در شرق بهمن شیر 10کیلومتر
-اسفالت جاده آبادان – چویبده در شمال بهمن شیر 60 کیلومتر
-اسفالت جاده آبادان – چویبده در جنوب بهمن شیر 50 کیلومتر
بنابراین جمع کل کار احداث جاده تا قبل از عملیات والفجر 8 در منطقه اروند، بالغ بر 473 کیلومتر و ترمیم اسفالت جاده های موجود 110 کیلومتر بوده است.
3-طراحی عملیات
عملیات والفجر8 در زمینه طراحی مانور و اتخاذ تاکتیک های عملیاتی، عمدتاً چند مسئله را رویاروی خود داشت:
الف – عبور از رودخانه (پیاده و وسائل سنگین مهندسی، زرهی)
ب – شکستن خط دفاعی دشمن که در ساحل رودخانه و همراه با موانع و استحکامات بود.
ج – پاکسازی نخلستان و جنگ در شهر
د- مراحل پیشروی و پدافند
عبور از رودخانه (پیاده) و شکستن خط، اساساً یک موضوع عمده را تشکیل می داد زیرا لازمه شکستن خط عبور از رودخانه بود.
الف و ب – عبور از رودخانه و شکستن خط
بحث عبور شامل سه مرحله می شد: عبور غواص و قایق و شکستن خط، عبور یگانهای مانوری با قایق ها و دیگر وسایل شناوری و در آخر پس از تأمین سرپل تصرف شده در ساحل رودخانه، عبور وسائل سنگین صورت می گرفت.
همچنین عبور از رودخانه به لحاظ تسلط دشمن بر روی آب و نیز جریانات مختلفی که آب رودخانه داشت. نیازمند شرایط خاصی بود. به هنگام تک می بایستی نهرهای عمود بر رودخانه اروند، مملو از آب باشد تا پشتیبانی یگان های مانوری بوسیله قایق امکان پذیر گردد و همچنین نیروها بتوانند در ساحل دشمن از موقعیت مناسبی برای سازماندهی برخوردار باشند و با آرایش مناسب و به صورت منسجم به خطوط بعدی دشمن تهاجم نمایند.
شکستن خط دشمن در ساحل رودخانه اروند به دور از مشکلات نبود؛ لذا تدابیر مختلفی در نظر گرفته شد تا توقفی در آن حاصل نشود. بدین معنا که قایق های تیزرو و آتش ساحلی، که از سلاح های مختلف تشکیل شده بود، برای شکستن خط منظور گردید.
مأموریت نیروهای خط شکن در موج اول که اساساً بوسیله غواص صورت می گرفت خاموش کردن تیربارهای دشمن، راهنمایی و هدایت موج های دوم به معابر وصولی که از دشمن پاکسازی شده بود، بازنمودن معابر و نیز در اختیارگرفتن ساحل خودی و تأمین آن به منظور استمرار «تک» بود.
در این زمینه مشکلات متعددی وجود داشت مانند نفوذ آب به داخل سلاح های انفرادی، مشکلات عبور نیرو و تجهیزات از رودخانه. فقدان چولان به منظور پوشش در بعضی از مناطق و بالطبع عدم امکان استتار و اختفاء و ... که تماماً طی تلاشهای مستمر و پرحجمی که صورت گرفت با اتخاذ تدابیر مناسب برطرف گردید.
ج- پاکسازی
پاکسازی دشمن در منطقه عملیات، که عمدتاً پوشیده از نخلستان بود به منظور از میان برداشتن هرگونه مقاومت های پراکنده و یا متمرکز دشمن و در نتیجه امکان تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده، انجام می گرفت.
گذشته از این پاکسازی مناسب دشمن و نابودی هرگونه آثار حضور دشمن در منطقه، عملاً زمینه ساز تحقق مراحل بعدی عملیات محسوب می شد، البته بازپس گیری منطقه از سوی دشمن مشکلات زیادی را در برداشت زیرا که امکان مانور زرهی در نخلستان محدود و متکی به جاده بود و نیروی پیاده دشمن نیز بعلت فقدان روحیه لازم برای جنگ تن به تن توانایی رویارویی با رزمندگان ما را نداشت.
د-مراحل پیشروی و پدافند
مرحله اول- پس از عبور و شکست خط و پاکسازی نخلستان عملاً مرحله اول با دستیابی به شهر فاو و پایگاه موشکی به پایان می رسید، براین اساس به منظور ادامه عملیات،چنین تدبیر شده که استفاده مطلوب از عوارض طبیعی و مصنوعی صورت گیرد. مضافاً بر اینکه امکانات غنیمتی از دشمن تا اندازه ای نیازمندی های تعجیلی در وضعیت اولیه عملیات را مرتفع می ساخت لکن از این به بعد مسئله اساسی عبور وسائل سنگین بود که می بایست صورت می گرفت.
مرحله دوم – پس از مرحلةاول می بایستی سه راهی تقاطع مقابل شهر فاو حفظ می شد تا از هرگونه رخنه احتمالی دشمن به شهر جلوگیری به عمل آید.
مرحله سوم- در این مرحله عمدتاً تلاش های مهندسی در ایجاد مواضع مناسب جهت رویارویی با پاتک های دشمن و تشکیل خط مناسب در نزدیکی کارخانه نمک، منظور شده بود. در این میان به تناسب اولویت ها و اهمیت زمین منطقه که نحوه خاصی از پدافند را به نیروهای خودی دیکته می نمود، تدابیر مناسبی اتخاذ گردید.
همچنین قابل ذکر است که در این میان طرح های متعدد پدافندی، شیوةخاصی از پدافند بنام «دفاع عاشورایی»اتخاذ شد که نام آن خود نشانگر عزم راسخ رزمندگان در حماسه آفرینی و نیز حفظ منطقه تصرف شده، به هرشکل ممکن بود.
بدین قرار بر اساس وضعیت منطقه و جاده های موجود،محورهای مختلفی با فرماندهی مشخص در نظر گرفته شد تا نیروها،از انسجام مناسب تری در مقابل پاتکهای دشمن برخوردار باشند.
علاوه بر این احداث خاکریزهای مختلف، که نقش مؤثری در بازدارندگی پاتک های دشمن داشت، در نظر گرفته شد.
ه- عبور وسایل سنگین
تحقق مراحل عملیات و نیز تثبیت و تأمین منطقه تصرف شده اساساً بستگی به مسئله عبور وسائل سنگین داشت که طبیعتاً با مشکلاتی همراه بود. بدین جهت، به منظور حل معضلات عبور وسایل سنگین بحث و بررسی های متعددی صورت گرفت که قسمتی از آن عمدتاً در زمینه های:
تأثیرات موقت جزر و مد،
محورهای عبور،
محل تخلیه،
ساحل سازی جهت بارگیری،
میزان عبور،
مدت زمان بارگیری،
و نحوةاستتار وسایل عبور در روز بود.
عبور وسایل سنگین به سه مسئله اساسی بارگیری، حمل و تخلیه، اتکاء داشت. در این زمینه امکانات گوناگون مانند صفحه پی.ام.پی، طارق، هاور کرافت، دوبه و... در نظر گرفته شد که پس از آن، ساحل سازی و نصب پل در اولویت های بعدی قرار داشت.
البته ساحل دشمن در دو نقطه به دلیل آمادگی لازم، مشکل خاصی را نداشت لیکن در ساحل خودی می بایستی تلاش های لازم انجام و تدابیر مناسب اتخاذ می گردید، از آن جمله می توان،پهن کردن فرش باتلاقی، کارگذاردن سطحه، تراورس، گاویون، نخل، پل خیبری 2 و ... در کنار اروند را نام برد.
گذشته از این 4 نوع پل،کوثری (سبک نفررو) – خیبری 1 و 2، طرح خضر و پل دوبه ای طراحی و تهیه گردید.
و – پشتیبانی عملیات
امر پشتیبانی به دو مبحث، «پشتیبانی رزمی» و «پشتیبانی خدمات»تقسیم می شد.
نیروی هوایی جمهوری اسلامی در عملیات والفجر8 با پیشنهاد سپاه پاسداران قرارگاهی را تحت عنوان «رعد» با فرماندهی شهید بابایی ایجاد نمود که در کنترل عملیاتی فرماندهی کل سپاه در صحنه نبرد بود و بر این اساس مأموریت های زیر به آن ابلاغ گردید:
1- پشتیبانی نزدیک با حمله هوایی به دشمن
2- پدافند هوایی منطقه و مقابله با حملات هوایی دشمن
3- تخلیه مجروحین از فرودگاه های عقبه
4- تهیه عکس هوایی از وضعیت دشمن
همچنین به منظور کسب آمادگی لازم به تناسب مأموریت واگذاری، مانورهای متعددی توسط این قراردگاه صورت گرفت و چنانچه ذکر شد قسمتی از مأموریت قرارگاه رعد تأمین پدافند هوایی منطقه بود که در این زمینه سپاه پاسداران و نیروی هوایی به طور مشترک در زمینه بکارگیری امکانات موجود هماهنگی های لازم را ایجاد کردند.
آنچه که اساساً ضرورت پدافند هوایی را روشن نمود و منجر به اتخاذ تدابیر فوق شد، تجربه عملیات بدر و تلاش های دشمن در اثبات برتری هوایی خود بود.
بر این اساس و به منظور برخورد جدی تر با امر پدافند هوایی عملاً روش های مناسبتری گزینش شد و بدنبال آن انواع مختلف سلاح های ضد هوایی از جمله: سایت موشکی، انواع توپ های ضد هوایی و ... عملاً به گونه ای تنظیم شد تا دشمن در ارتفاع بالا در تیررس موشک زمین به هوا و در ارتفاع پایین بوسیله سلاح های ضد هوایی مورد اصابت قرار گیرد.
همچنین قابل ذکر است که وجود عناصر ارزشمند و ایثارگر جهاد خودکفایی نیروی هوایی نقش برجسته ای را در امر سازماندهی و به کارگیری مناسب سلاح های ضد هوایی ایفا نمود.
همانند قرارگاه رعد نیروی هوایی، قرارگاهی تحت عنوان «شهید سلیمان خاطر» توسط پرسنل و عناصر هوانیروز با مأموریت های زیر تشکیل شد:
1- ترابری نیرو و تجهیزات
2- حمل مجروحین
3- هلی برد نیرو در صورت لزوم
4-پشتیبانی آتش نزدیک
قابل ذکر است که قبل از عملیات،با توجه به مأموریت محوله، آموزش های لازم و مانورهای متعدد برای آمادگی بیشتر،توسط این قرارگاه انجام گرفت. و بدین ترتیب بود که توانستند تلاش های چشمگیر و ایثارگرایانه ای را انجام دهند.
-لجستیک و تدارکات
همزمان با طراحی عملیات والفجز 8 و مشخص تر شدن ضرورت پشتیبانی عملیات، کمیسیون ویژه ای در هیئت دولت،متشکل از وزارت خانه های مختلف، راه و ترابری،کشاورزی، نیرو،مسکن و شهرسازی،صنایع سنگین، صنایع و معادن، مخابرات، دفاع، جهاد سازندگی و سپاه پاسداران، تشکیل شد. پس از آن دو کمیته به نام «مهندسی رزمی» و «مهندسی صنعتی» بوجود آمد تا بصورت اساسی تری در امر جنگ مشارکت نموده و نیازهای موجود را برطرف نماید.
از جمله محسنات اقدام جدید دولت افزایش توان اجرایی مهندسی جنگ و فزونی یافتن کیفیت اقدامات مهندسی، به لحاظ به کارگیری تخصص ها و امکانات بالفعل و بالقوه موجود در وزارتخانه ها بود.
در پایان تنها به قسمتی از مأموریت های واگذاری به وزارتخانه ها اشاره می شود:
- وزارت نیرو:نصب دکل های مخابراتی و دیده بانی
- مسکن و شهرسازی: ساخت بیمارستان های متعدد، سایت و ...
- کشاورزی و راه و ترابری: جاده سازی وبازسازی و مرمت جاده های منطقه
-وزارت سپاه: ستاد فوریتها در رابطه با مهندسی صنعتی که قسمتی از عمده ترین کارش پیگیری و ساخت طارق بود و قایق ها و ...
- وزارت جهاد:
- وزارت صنایع:ساخت دوبه ها
ز-طراحی آتش
عبور از رودخانه عمدتاً ضرورت بکارگیری از آتش را در ابعاد مختلف تعیین می نمود. بدین معنا که برای عبور می بایست، سد آتش قوی و مناسبی در مقابل دشمن ایجاد گردد تا برای انتقال وسایل مهندسی ادوات، زرهی، ضد زره و توپخانه به آنطرف شط، فرصت مناسب ایجاد و بدین وسیله با انجام عملیات های تأخیری از سوی توپخانه، زمان لازم از دشمن گرفته شود.
علاوه بر این گسترش عمق و عقبه دشمن در عرض جبهه این امکان را به نیروهای خودی می داد که در صورت داشتن آتش توپخانه سنگین در شمال منطقه تک،آسیب عمده و قابل توجهی را به یگان های دشمن که در حال پاتک می باشند وارد نموده و سازماندهی و روحیه آنان را از هم بپاشد.
در این صورت نیروهای پاتک کننده قبل از رسیدن به منطقه درگیری صدماتی را متحمل شده و فاقد روحیه لازم برای جنگ می شدند.
در این میان طرح ریزی آتش عمدتاً بر روی جادةاول و نخلستان، زدن تقاطع جاده ها، اسکله چهار چراغ و شمال منطقه عملیاتی والفجر 8 منظور شده بود.
قابل ذکر است که در این زمینه سه مشکل اساسی وجود داشت:
1- زمین منطقه
2- رعایت غافلگیری
3- کمبود امکانات
بدین معنی که سستی زمین منطقه لزوماً نیازمند زیرسازی مناسب برای استقرار موضع توپخانه است و رعایت غافلگیری، عمدتاً باعث تأخیر در انتقال توپخانه ها و بنه های آنها می شد گذشته از این، تحویل و انتقال توپخانه های مورد نیاز در عملیات از نیروی زمینی جمهوری اسلامی – نظر به اینکه این نیرو برای عملیات در شلمچه و زید آماده می شد – مشکلاتی را در برداشت.
4- جمع آوری اطلاعات
فعالیت عناصر شناسایی با فاصله اندکی پس از عملیات بدر آغاز شد در این مدت اقدامات زیر صورت گرفت:
1- دیده بانی مستمر از فعالیت های گوناگون دشمن
2- تهیه شناسنامه نهرها و جاده ها و زمین منطقه خودی
3- تهیه نقشه و کالک منطقه
4- کنترل فعالیت های دریایی دشمن توسط رادارهای دریایی
گذشته از این شناسایی های لازم از زمین منطقه و تأثیرگذاری باران بر آن، طول و عرض و میزان فشردگی نخل ها، طول و عرض نهرها و تأثیر جزر و مد بر روی آن.
انواع مختلف جاده ها اعم از شنی، اسفالت، و نیز ارتفاع آن از سطح زمین، روییدنیهای کنار ساحل، وسعت و چگونگی گل و لای آن و تأثیرگذاری جزر و مد بر روی آن و ... صورت گرفت.
در این مدت عمدتاً در سه زمینه بطور مشخص اطلاعات لازم بدست آمد:
1- خط مقدم دشمن
2- موانع و استحکامات موجود در منطقه
3- مشخص نبودن معابر وصولی عملیات
-خط مقدم دشمن
خط مقدم دشمن به شکل دیواره ای در سرتاسر حاشیه اروند در حد تقریبی مد آب قرار داشت و ارتفاع آن بین 1 الی 2 متر متغیر بود. مواد تشکیل دهنده این خط در نقاط مختلف فرق می کرد ولیکن عمدتاً از خاک ریزه، کیسه گونی خاک، تنه درختان نخل و همچنین سنگرهای بتونی،تشکیل شده بود. علاوه بر این سنگرهای دیگری وجود داشت که از الوار، پلیت و کیسه گونی پر از خاک احداث شده، فاصله آنها بین 20 تا 30 متر بود.
سنگرهای دشمن عمدتاً به گونه ای طراحی شده بود که تسلط کامل بر روی آب و ترددهای احتمالی آن را فراهم می ساخت.
-موانع و استحکامات دشمن
دشمن بنا به استراتژی پدافندی اش که عمدتاً پس از عملیات بدر اتخاذ نمود مبادرت به ترمیم و تکمیل مواضع خود در غرب رودخانه اروند از مقابل جزیره الرصاص تا رأس البیشه،کرد.
در این منطقه مواضع دشمن جهت ممانعت از نفوذ نیروی پیاده،عبور قایق و هاورکرافت و نیز پهلو گرفتن شناورهای سنگین، طراحی شده بود.
موانع دشمن عمدتاً از ابتدای ساحل و در میان گل و لای آغاز و تا سنگرهای رده دوم ادامه داشت. نیروهای دشمن غالباً در اوقاتی که آب در حالت جزر بود در ساحل رودخانه کار خود را آغاز می کردند.
در این میان دشمن از انواع سیم خاردار رشته ای، حلقوی و فرشی در ردیف های مختلف و به اشکال متفاوت استفاده کرده و نیز شاخک های فلزی از نوع نبشی و میل گرد به شکل هشت پرهای مختلف معروف به خورشیدی، نصب نموده بود.
در بسیاری از نقاط مین های منور نیز تعبیه شده بود بدین شکل که با نصب آن بر روی هشت پرهای فلزی،به صورت تله انفجاری عمل می کرد.
علاوه بر این دشمن در لابلای میادین مین و سیم خاردار سنگرهای کمین و استراق سمع،که فاصله آنها از یکدیگر متفاوت و کمترین آنها به حدود 2 متر می رسید، قرارداده بود.
همچنین دیوار دفاعی جدیدی را از چزابه تا فاو احداث کرده بود که در تبلیغات خود از آنها به نام «حصون» نام می برد.