جبهه : شمال غرب موقعیت : غرب و شمال نوسود
تاریخ : 12 و 13/10/1360
نوع تک : نیمه گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 6 گردان پیاده
عراق : 8 گردان پیاده
هدف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات مرزی غرب و شمال نوسود
تلفات انسانی عراق : 2691 نفر
توضیحات : این عملیات ، نخستین حمله بزرگی بود که در آن نیروهای ایرانی از مرز گذشته و در عمق خاک عراق پیشروی کردند و حتی شهرک مرزی طویله را تصرف نمودند اما به علت مشکل تدارکات به مواضع اولیه بازگشتند .
جبهه : جنوب موقعیت : غرب کارون
تاریخ : 10/2 تا 3/3/1361
نوع تک : گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 144 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه و 20 گردان توپخانه
عراق : 188 گردان پیاده ، زرهی ، مکانیزه و کماندویی ، 12 گردان مرزبان و 30 گردان توپخانه
هدف عملیات : آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه و پاکسازی غرب کارون .
تلفات انسانی عراق : 35000 نفر
توضیحات : با فاصله اندکی از عملیات فتح المبین ، عملیات بزرگ بعدی ایران آغاز شد . مواضع صعب العبور دشمن در محور کرخه کور باعث شکست عملیات در این محور گردید ، اما نیروی اصلی ایران با عبور از کارون که عراقی ها نابخردانه آن را رها کرده بودند جاده اهواز- خرمشهر را آزاد کرده و پس از دفع پاتک عراق به سمت مرز پیشروی نمودند . در این مقطع دشمن نیروهایش را از هویزه و کرخه کور عقب کشید تا محاصره نشوند و ایرانی ها بعد از پر کردن مناطق تخلیه شده ، به سمت جنوب حمله کرده و خرمشهر را محاصره نمودند و در نهایت پس از چند درگیری جدی ، نیروهای عراقی مستقر در شهر تسلیم شده و خرمشهر آزاد گردید . یکی از برادران لودرچی در خاطرات خود ذکر کرده است که وحشت نیروهای عراقی از سقوط محور خرمشهر-بصره باعث شده بود این نیروها مناطق شمالی این محور را رها کنند به نحوی که این برادر بدون مواجه شدن با مقاومتی در حال احداث خاکریز در نزدیکی پاسگاه زبیر در داخل خاک عراق بوده که به عقب فراخوانده می شود !
***
پس از عملیات بیت المقدس ، به طور مقطعی وقفه ای در جبهه ها پیش آمد . عراق از چند منطقه در جبهه غرب که شدیداً به تله های انفجاری آلوده شده بود عقب نشینی کرد و تلویحاً خواستار آتش بس شد . تا جایی که برخی نیروهای ایرانی برای جنگ بر ضد اسرائیل راهی لبنان شدند اما با شدت گرفتن مجدد تبادل آتش بین طرفین و آشکار شدن تلاش عراق برای سازمان دهی مجدد نیروهایش ، امام (ره) در سخنرانی مهمی فرمودند : راه قدس از کربلا می گذرد .
جبهه : جنوب موقعیت : شرق بصره
تاریخ : 22/4 تا 7/5/1361
نوع تک : گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 164 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه و 10 گردان توپخانه
عراق : 162 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
هدف عملیات : تصرف مواضع دشمن در امتداد مرز شلمچه تا کوشک و تهدید شهر بصره
تلفات انسانی عراق : 7715 نفر
توضیحات : عملیات با هدف اصلی تصرف مواضع معروف به مثلثی عراق در منطقه انجام گرفت و پس از آنکه این مواضع به سرعت سقوط کردند نیروهای ایرانی پیشروی را به عمق ادامه داده و تا انتهای کانال پرورش ماهی نزدیک شط العرب و شمال شرقی بصره پیشروی نمودند ، اما این پیشروی بدون هیچ گونه پوشش و پشتیبانی انجام شد ، در نتیجه نیروهای عراقی که توانسته بودند پل های روی کانال را حفظ کنند به پشت نیروهای ایرانی آمده و آنها را به محاصره در آوردند . این یکی از دردناک ترین و پرتلفات ترین عملیات های ایران بود و فقط بخشی از واحدهای محاصره شده توانستند از منطقه عقب نشینی کنند . عملیات طی روزهای بعد با هدف انهدام نیروهای عراقی ادامه یافت تا پیروزی بدست آمده باعث تشویق آنها به پیشروی نگردد .
جبهه : غرب موقعیت : غرب سومار
تاریخ : 9 تا 13/7/1361
نوع تک : نیمه گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 33 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه ، 5 گردان هوابرد و 5 گردان توپخانه
عراق : 31 گردان پیاده ، زرهی ، مکانیزه و کماندویی ، یک گردان جیش الشعبی و 7 گردان توپخانه
هدف عملیات : آزادسازی ارتفاعات غرب سومار و پیدا کردن دید روی شهر مندلی عراق
تلفات انسانی عراق : 1034 نفر
توضیحات : شهر سومار در جریان عقب نشینی عراق بعد از عملیات بیت المقدس آزاد شده بود اما در اشغال ماندن ارتفاعات مرزی منطقه ، به دشمن برتری می داد . البته عدم توجه نیروهای ایرانی به این محور باعث شده بود تا این عملیات جنبه غافلگیر کننده داشته باشد تا جایی که بعضی فرماندهان معتقد بودند که حمله باید تا تصرف شهر مندلی ادامه یابد . اما اکتفا به تصرف ارتفاعات مرزی و نزدیکی این منطقه به مرکز عراق باعث شد تا با تجمع نیروهای عراقی ، عملیات بعدی با نام عملیات امام زین العابدین (ع) ، با هدف تصرف شهر مندلی ، که با فاصله چند روز بعد انجام گرفت ناکام بماند .
24- عملیات خیبر :
تاریخ : 3 تا 22/12/1362
نوع تک : گسترده
فرماندهی : مشترک سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 283 گردان پیاده و زرهی و 7 گردان توپخانه
عراق : 188 گردان پیاده ، زرهی ، مکانیزه و کماندویی ، 4 گردان گارد ریاست جمهوری و 30 گردان توپخانه
هدف عملیات : گشودن جبهه جدید علیه دشمن و قطع محور بصره-العماره
تلفات انسانی عراق : 16140 نفر
توضیحات : یکی از بزرگترین دستاوردهای نظامی 8 سال دفاع مقدس این بود که طراحان نظامی ایران ثابت کردند غیرممکن را نمی شناسند . هرگاه در جبهه ایی رکود ایجاد می شد به سرعت راهی برای گشودن جبهه جدید پیشنهاد می کردند و عملیات خیبر هم یکی از این پیشنهادات بود . دشمن هیچگاه تصور نمی کرد نیروهای ایرانی بدون پشتیبانی توپخانه و قوای زرهی ، عرض چند ده کیلومتری هورالهویزه را پیموده و خود را به دجله برسانند . طبق طرح عملیات ، نیروهای ایرانی از سه محور هورالهویزه ، طلاییه و شلمچه دست به حمله می زدند . نیروهای ایرانی با عبور از هورالهویزه و تصرف جزایر مجنون ، خود را به ساحل دجله رسانده و با عبور از آن جاده بسیار مهم بصره- العماره را تصرف می کردند . نیروهای عمل کننده در محور طلاییه و شلمچه هم با پیشروی به سمت شط العرب و تصرف نشوه ، از طریق جاده نشوه-قرنه ، ادوات سنگین را به شمال اعزام می کردند تا منطقه تثبیت گردد . عملیات در محور هورالهویزه با موفقیت همراه بود و در چند محور نیروهای ایران به ساحل دجله دست یافته و از آن عبور کردند ، اما مقاومت شدید نیروهای عراقی در طلاییه و شلمچه که برای اولین بار به طور گسترده اقدام به استفاده از سلاح های شیمیایی نمودند ، باعث شد تا پیشروی در این دو محور شکست بخورد و نیروهای محور دجله بدون پشتیبانی ، در مقابل پاتک های عراق به ناچار به جزایر مجنون عقب نشینی کردند . تلاش عراق برای بازپس گیری جزایر ادامه یافت و بی سابقه ترین حملات زرهی ، توپخانه ایی و شیمیایی علیه نیروهای ایرانی انجام گرفت بویژه اینکه دشمن پل بین مجنون جنوبی و طلاییه را حفظ کرده و از این طریق ستون تانک های خود را به سمت نیروهایی روانه می کرد که سنگین ترین سلاحشان آر.پی.جی بود . با این حال نیروهای ایرانی بالاخره موفق شدند تسلط خود بر جزایر را تثبیت کنند و عراقی ها کوتاه آمدند . در این عملیات سرداران زیادی همچون حمید باکری ، همّت و زجاجی به شهادت رسیدند و حسین خرازی جانباز گردید .
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:دوستى على گناهان را فرو مىخورد همچنان که آتش هیمه را.
-سر لوحه کارنامه مؤمن،دوستى على بن ابى طالب است.
احادیث در این زمینه بسیار زیاد و بلکه متواترند.
-امام على علیه السلام:اگر با این شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد،هرگز با من دشمنى نکند و اگر همه دنیا را به منافق دهم تا مرا دوست دارد،هیچگاه دوستم ندارد.و این از آن روست که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امى گذشت که فرمود:اى على!مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق دل به دوستى تو نسپارد.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:على پیشواى نیکوکاران است و کشنده بدکاران،هر که او را یارى کند یارى شود و هر که از یارى او دستشوید،بىیار ماند.
-به على علیه السلام-:آفرین و مرحبا به سرور مسلمانان و پیشواى پرهیزگاران.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:اى بنى هاشم!همانا برادر من،وصى من و وزیر من و جانشین من در میان خانوادهام على بن ابى طالب است.او دین مرا مىپردازد و وعدهام را به کار مىبندد.
-جبرئیل نزد من آمد و گفت:اى محمد!پروردگارت[به تو درود مىفرستد و]مىگوید:همانا على بن ابى طالب وصى و جانشین تو در میان خانواده و امت تو مىباشد.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:هر که من مولاى اویم على نیز مولاى اوست.
-اى بریده!آیا من به مؤمنان از خود ایشان سزاوارتر نیستم؟عرض کردم:البته،اى پیامبر خدا. فرمود:هر که من مولاى اویم على هم مولاى اوست.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:على با حق است و حق با على و بر محور او مىگردد.
ابن ابی الحدید مىنویسد:در اخبار صحیحى از قول پیامبر آمده است که فرمود:على با حق است...
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:على با قرآن و قرآن با على است و هرگز از هم جدا نشوند تا در کنار حوض (کوثر) نزدم آیند.
-على با حق و قرآن است و حق و قرآن با على و از هم جدا نشوند تا کنار حوض نزد من آیند.
-انس در خدمت پیامبر نشسته بود که على علیه السلام وارد شد،پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اى انس!من و این حجتخدا بر بندگان او هستیم.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:من شهر علم هستم و على دروازه آن،پس هر که علم خواهد باید از در بیاید.
-من شهر علم هستم و على دروازه آن.پس،هر که علم خواهد باید که از در آن وارد شود.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله-به على علیه السلام-:تو در دنیا و آخرت برادر من هستى.
-من همان مىگویم که برادرم موسى گفت:«پروردگارا،سینهام را فراخ گردان و کارم را آسان کن و از خانوادهام براى من وزیر و پشتیبانى قرار ده»،برادرم على را،«پشتم را به او قوى دار...».
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:على از من است و من از اویم
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله-به على علیه السلام:تو نسبتبه من همچون هارونى نسبتبه موسى جز آن که پس از من پیامبرى نیست.
-به على-:آیا نمىپسندى که نزد من همان جایگاهى را داشته باشى که هارون نزد موسى داشت،با این تفاوت که تو پیامبر نیستى؟مرا نشاید که بروم مگر آن که تو جانشین من باشى.
-پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:اگر على را به ولایت و سرپرستى گیرید خواهید دید که رهنما و رهیافته است و شما را به راه راست مىبرد.
منبع:
(میزان الحکمة جلد 1 صفحه 253
محمد محمدى رىشهرى )
سلام حضرت حق بر شهیدان
اینجا قطعه ای از بهشت حقتعالیست اما کجاست وجودی که آن را درک کند و چشمی که آن را ببیند وکسی که بگوید میفهمم ادای دیدن میکند زیرا حضرت حق می فرمایند :(ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون)"بقره۱۵۶" به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مگوئید بلکه زنده اند ولی شما نمی فهمیدخودمونی بگم یعنی برو بابا ادای فهمیدن در نیار.
و جایی که هزاران هزار از فرزندان فاطمه(س)کنار یکدیگر آرام گرفته اند اما صد افسوس که فقط با این چشم ظاهر بین میتوان این حضور را درک نمود
صدای ناله ی مادری از گوشه ای بگوش میرسد نه بهتر است بگویم نه فقط گوشه ای بلکه از جای جای این بهشت نورانی که در فراق سرو قامت وجودش و از غم نامهربانی ها و نامردی های نامردمان قدر نشناس این دور و زمونه شکوه میکند ناخودآگاه دل و وجود آدمی را به قطعه سراسر بهشت زمینی سرزمین سوختن ومعرفت یعنی کربلای آسمانی منتقل مینماید که مادری محزون و قد خمیده بر سر گودی قتلگاه پسرش ناله می زند:
غریب مادر حسین
به فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه(س)
(پندار ما این است که ما مانده ایم وشهدا رفته اند اما حقیقت آن است که شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است.)
سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی
غایت خلقت جهان پرورش انسان هایی است که در برابر شداید بر هر چه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند وحسینی شوند.هر چند جهاد فی سبیل الله بهترین عرصه پرورش کمالات انسانی است اما خود" از خورشید ولایت نور میگیرد".آنان که دیروز اهل جهاد بودند هر چند در مقام تبعیت از مقام ولایت اهل صبر صلاحند اما برکات خفیه جهاد رار از یاد نبرده اند.
باب جهاد اضغر مغلوق گشته است اما باب جهاد اکبر هنوز مفتوح است.
" خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی فروشم، آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.
خدایا هنگامی که غرش رعد آسای من در بحبوحه طوفان حوادث محو می شد و به کسی نمی رسید، هنگامی که فریاد استغاثه من در میان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپدید می شد... تو ای خدای من، ناله ضعیف شبانگاه مرا می شنیدی و بر قلب خفته ام نورمی تافتی و به استغاثه من لبیک می گفتی. تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی... خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم.
" خدایا به آسمان بلندت سوگند، به عشق سوگند، به شهادت سوگند، به علی سوگند، به حسین سوگند، به روح سوگند، به بی نهایت سوگند، به نور سوگند، به دریای وسیع سوگند، به امواج روح افزا سوگند، به کوههای سر به فلک کشیده سوگند، به شیپور جنگ سوگند، به سوز دل عاشقان سوگند، به فداییان از جان گذشته سوگند، به درد دل زجرکشیده گان سوگند، به اشک یتیمان سوگند، به آه جانسوز بیوه زنان سوگند، به تنهایی مردان بلند سوگند که من عاشق زیبائیم. چه زیباست همدردعلی شدن، زجر کشیدن، از طرف پست ترین جنایتکاران تهمت شنیدن، از طرف کینه توزان بی انصاف نفرین شنیدن، چه زیباست در کنار نخلستان های بلند در نیمه های شب، سینه داغدار را گشودن و خروشیدن و با ستارگان زیبای آسمان سخن گفتن، چه زیباست که دراین موهبت بزرگ الهی که نامش غم و درد است، شیعه تمام عیارعلی شدن."