خدای من! بر ناتوانی خویش اقرار دارم
مهربان ترین! بر فقر و نداری خود معترفم
پروردگار من! بر گناهان و اشتباهاتم شرمگینم و بخششت را می طلبم.
امین یارب العالمین
همه ی دار و ندار من! چوبی که برای تمام اشتباهاتم بر قلب و روح و جانم می زنی را عاشقانه با همه ی دردهایش می پذیرم و برایم شیرین است و بر این زدنت شکر می کنم. شکر می کنم که هنوز هم مرا بنده ات می دانی. شکر می کنم که هنوز هم دوستم داری و تنبیهم می کنی تا من هم بدانم و باور کنم که دوستم داری، چرا که خوب می دانم اگر دوستم نداشته باشی رهایم می کنی.
می زنی تا به یادم بماند خطاهای حال و گذشته را. تا خط قرمزی بکشم دور خطاهای آینده را. تا بدانم آینه ای از وجودم را در برابرم گذاشته ای که حتی اشتباهات کودکی ام را برایم به نمایش خواهد گذاشت.
معبود من! بر تمامی آنچه با من می کنی تو را شکر و سپاس می گویم چرا که نشانم می دهی من نیازمندترین موجود به تو هستم و تو هنوز هم مرا با همه ی اشتباهاتم دوست داری حتی اگر مرا این گونه نپسندی اما مرا ،همین وجودی که هستم را، باز هم دوست داری
یا اله العاصین! دست های نیازمندم را بگیر که هر بار بر زمین می افتم بیشتر از قبل محتاج یاری ات می گردم.
یا لطیف! دست های مهربانت را، نگاه عاشقانه ات را، مهر خداوندی ات را، راهنمایی های دلسوزانه ات را، تشویق و تنبیه های همیشگی ات را می طلبم برای خودم، برای دوستانم، برای خانواده و پاره های تنم!
لحظه ای هم رهایمان مکن که بی تو پیچیده در عدمیم و با تو ماندگار در ابد. امروز بین بنده هات دلتنگ تر و دلشکسته تر و خسته جان تر از من هم داشتی؟ پس به شکسته دل ترین ِ اونها قسم دلهامون رو دریاب!