معرفی وبلاگ
بیایید به سرزمین عشق و عرفان سفر کنیم ؛ سرزمینی که تجلی گاه شکوه ایثار است ؛ سرزمینی که همه یکرنگی و اتحاد است. این جا سرزمین عشق و ایثار و فداکاری است. ای قلم ها! بدون وضو در این حـریـم مـقـدس وارد نـشوید. ای هـمسـفران ! لازمـه ی ورود به این سـرزمیـن ، داشـتـن دل هایـی پـاک و بی آلایش است. حرمت و قداست این سرزمین بسیار زیاد است. این سرزمین متعلق به شیرزنان عارفی است که در هشت سال دفاع مقدس حماسه ها آفریدند.
دسته
پيوندهاي روزانه
زن ، دفاع مقدس و امنیت ملی
زنان و حضور در عرصه های نبرد
تنها زن حاضر در عملیات بیت المقدس
تأثیر عوامل معنوی در امنیت زنان ایثارگر
حماسه عاشورا نقطه عطف حضور زنان
ممکن ساختن غیرممکن‌ها
صلح بدون جنگ؟
هیچ وقت جنگ‌طلب نبودیم
ترحم بر پلنگ تیزدندان؟
راه قدس از کربلا می‌گذرد
خرمشهر چه شد؟
چرا حمله نمی‌کنید؟
زنان قهرمان در دوران جنگ
از قرآن سوزی تا تمدن سوزی
فرزند خاک، تصویر تازه زنان در دفاع مقدس
زنان قهرمان کشور ما
زنان آثار ارزشمندی درباره دفاع مقدس خلق کرده‌اند
فیلم مستند هشت سال دفاع مقدس
آلبوم تصاویرسرداران شهید
عملیات ثامن الائمه
بسیار مهم و خواندنی و عمل کردنی
مناجات شهدا با خدا
شهادت طلبی
ترور یا دفاع از کیان اسلام؟
شهید معصومه خاموشی
طلبه صفر کیلومتر!
زن نه شیرزن!!!
روزشمار دفاع مقدس
سجده باپیشانی سوراخ
دوکوهه
وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش
عراق
سُرفه ای کن تا بدانم هنوز نفس می کشی!
شهید احمد کشوری
نامه امام علی (ع) به مالک اشتر نخعی
ولایت فقیه ، تداوم امامت
گلزار زندگی
جسم نحیفان کجا و بار کجا...
چهل حدیث در مورد شهید و شهادت
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 874381
تعداد نوشته ها : 1009
تعداد نظرات : 11
جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس
 مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی سبک بالان
 جشنواره وبلاگ نويسي دفاع مقدس استان يزد
  مسابقه وبلاگ نويسي معبر
نقش زنان در دفاع مقدس

Rss
طراح قالب
GraphistThem231

لاله

جهت ایجاد هرگونه اصلاح در نگرشهای اجتماع در این زمینه باید موضوع را در مقوله کلی کم توانی مورد بررسی قرار داد و چنانچه تغییری مدنظر است باید به طور ریشه ای در این مقوله دنبال کرد. تنها کم توانایی فیزیکی دچار عارضه کم توانی نیستند که آنها را به وضعیت و حالت استیگما (Stigma- داغ زده گی و یا وصله ناجور بودن) سوق می دهد بلکه کم توانی تجربه ای است که هر کسی در مقطعی و یا مقاطعی از زندگی خود ممکن است آن را داشته باشد. افراد کم توان معمولاً خود را به صورت یک وصله ناجور می بیند و همین امر باعث مشکلات مهمی در سازگاری های روانی و اجتماعی آنان می گردد بخصوص زمانی که این افراد در سنین بالاتر با دیدهای مردم بیشتر آشنا می شوند. البته تأثیر آسیب شناختی آن محدود به این گونه افراد نمی گردد بلکه این وضعیت آثار سوئی را بر روی خانواده های کم توان فیزیکی می گذارد: این خانواده ها فرزندان خود را به صورت افرادی خارج از نرم و یا حتی وصله ناجور می بینند (به خاطر نگرش منفی مردم و جامعه) و همواره سعی در پنهان کردن آنان از دید مردم و یا کمتر ظاهر شدن خود و این افراد در انظار عمومی می نمایند. اما از طرف جامعه ما نیز به خاطر پایین بودن شناخت در رابطه با کم توانی و داشتن نگرش منفی نسبت به این پدیده نباید مورد سرزنش قرار گیرد. در این صورت با این مشکل چگوه باید برخورد کرد؟

با دادن آموزش های لازم  برای زنان جانباز که دارای استعدادهای بیشتری هستند و گماردن آنان در شغل های مهم جامعه و داشتن تبلیغات لازم در این زمینه می توان گام مهمی در جهبت اصلاح نگرش مردم نسبت به این قشر وفادار به کشور و انقلاب برداشت

آنچه باید در این مقوله با دقت مورد بررسی قرار گیرد تعریفی است که در جوامع نسبت به کم توانی (Disability) وجود دارد. بسیاری از مردم در کشورها تعریف و شناخت درستی از کم توانی را دارا نیستند. آنان چنین افرادی را کم توان و یا ناتوان نسبت به خود می سنجند. در حقیقت خود را توانا دیده و این افراد را کاملاً مستثنی از جامعه و کم توان ملاحظه می کنند. در حالی که واقعیت امر این است که کم توانی و ناتوانی امری کاملاً نسبی است. هر کس در برهه ای از زمان و یا تمام طول زندگی خودش احساس کم توانی و ناتوانی را دارا است. یک فرد تحصیل کرده در مقابل یک نابغه احساس کم توانی ذهنی و یاهوشی را می کند. تمام انسانها در مقابل پیامبران و مردان الهی احساس کم توانی می کنند مقداری به کلمه معجزه توجه شود. معجزه یعنی آنچه پیامبر و ولی خدا در مقابل مردم انجام می دهد بطوریکه تمام آنان که شاهد و ناظر آن هستند در حالت عجز و ناتوانی قرار می گیرند. پس همه ما در مقابل پیامبران و مردان خدا نوعی کم توانی را احساس می کنیم هر کسی در مقابل یک فرد بالاتر و برتر از خود احساس کم توانی را داراست.

ما در مقابل یک ورزشکار ماهر احساس کم توانی فیزیکی داریم. اصلاً رقابت های اجتماعی که به عنوان یک شالوده پویائی جامعه مد نظر است بر اساس احساس کم توانی و یا ناتوانی انسانها در عرصه رقابت شکل می گیرد. اگر کسی نسبت به فرد بالاتر از خود احساس کم توانی نکند در خود انگیزه رقابت با او را احساس نخواهد کرد. اگر همه خود را به طور یکسان توانمند ببینند رقابتی وجود نخواهد داشت زیرا که رقابت مستلزم تحرک است و حرکت در رابطه با هدفی مطرح می شود که ما احساس می کنیم به آن نرسیده ایم. گذاشتن مرز مطلق بین افراد کم توان و افراد توانمند در عرصه اجتماعی امری کاملاً غیر منطقی و موهوم است و باعث ایجاد مشکلاتی برای زندگی اجتماعی افرادی می شود که در جامعه موصوف به کم توانی جسمی شده اند. امروزه روانشناسان سعی در ترعیعف کم توانی به صورت امری کاملاً نسبی دارند (پروفسوریول Yule1980) به گونه ای که همه افراد جامعه به نحوی درگیر نوعی کم توانی هستند. چنین تعریفی باعث می گردد که افراد کم توان خود را کاملاً مجزا از جامعه نبینند و مرزهای موهوم در جهت ورود آنها به جامعه رنگ خود را کاملاً از دست بدهد. در پناه چنین تفکری روانشاناسان سعی در دیدن کم توانی به صورت یک رفتار را دارند که می توان آن را تغییر داد (پروفسور جانسون 1996) چنانچه کم توانی نوعی رفتار باشد یا با شناسائی عوامل درگیر و تأثیرگذار بر آن می توان آن را شدت بخشید و یا کاهش داد لذا امید افراد را جهت اصلاح و مداخله درمانی در امر کم توانی افزایش می دهد و کم توانان را افرادی کاملاً جدا و تنها از جامعه معرفی نمی کند.

 این دیدگاه جدید در مقابل دیدگاه خطی است که سازمان بهداشت جهانی ارائه می دهد که کم توانی را نوعی نتیجه مستقیم نقص (Impairment) در ارگانیسم می داند در حالی که دیدگاه پروفسور جانسون تأکید بر وجود عوامل متعدد و تأثیرگذار (تشدید کننده و یا کاهش دهنده) بین نقص و کم توانی دارد این عوامل در بسیاری موارد در اختیار فرد کم توان و معلول می باشد. در این مدل سعی در تألیف عوامل پزشکی و روانشناختی می شود. یک فرد کم توان فیزیکی تنها قربانی نقص فیزیکی خودش نیست بسیاری از عوامل قابل تغییر وجود دارد که خارج از شعاع نقص فیزیکی در مقوله کم توانی تأثیر می گذارند. چنانچه این عوامل به خوبی شناسائی شوند می توان به عنوان یک رفتار اصلاحات فراوانی را انجام داد.

چنانچه کم توانی نوعی رفتار باشد یا با شناسائی عوامل درگیر و تأثیرگذار بر آن می توان آن را شدت بخشید و یا کاهش داد لذا امید افراد را جهت اصلاح و مداخله درمانی در امر کم توانی افزایش می دهد و کم توانان را افرادی کاملاً جدا و تنها از جامعه معرفی نمی کند

 در اینجا سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان آحاد جامعه را به چنین نگرشی در رابطه با کم توانی جسمی رساند و بار منفی نگرش آنان را کاهش داد. به گونه ای که مردم نسبتاً عادی تر با این افراد برخورد کنند: کمتر رفتار تحقیر گونه داشته باشند، کمتر این گونه افراد و یا خانواده هایشان را مسخره کرد و با نگاه تحقیرآمیز بنگرند کمتر زنان جانباز با رفتارهای آزاردهنده مواجه شوند در این زمینه می توان راهکارهای زیر را ارائه کرد:

 1- قبل از هر اقدامی باید حرکتی از طرف آموزش و پرورش در سطح جامعه صورت گیرد به گونه ای که کودکان در سنین ابتدایی و راهنمایی چند درس از دروس مربوط به فارسی و تعلیمات اجتماعی خود را در رابطه با تعریف کم توانی جسمی با دیدگاه نسبی مطرح شده فراگیرد و کودکان متوجه نسبیت امر کم توانی گردند در این دروس باید به کودکان تمریناتی عینی و ساده شامل نوعی تفحص و بررسی در حال یک کم توان جسمی و یک جانباز داده و از آنها خواسته شود که توانایی هایی را در یک فرد کم توان شناسایی نمایند و از طرف دیگر به کم توانایی های خود در مقابل کودکان آگاهی حاصل کنند. نتیجتاً متوجه وجود کم توانی را شناسایی نمایند و از طرف دیگر به کم توانایی های خود در مقابل کودکان آگاهی حاصل کنند. نتیجتاً متوجه وجود کم توانی در همه افراد گردند.

2- صدا و سیما و رسانه های گروهی باید تبلیغات مناسبی در جهت جا انداختن چنین تعریفی از کم توانی در جامعه داشته باشند تا هر چه بیشتر آحاد جامعه متوجه نسبی بودن امر کم توانی ذهنی و جسمی گردند. از طریق برنامه هایی در صدا و سیما باید موضوع رفتار بودن کم توانی به طور واضح در ذهن مردم جا بیفتد. اگر ما موفق شویم که دیدگاه جدید (پروفسور جانسون) در یک رفتار ببینند و نه چیز دیگر گامی مهم در جهت اصلاح نگرش اجتماع برداشت ایم.

 3- رهبران مذهبی و روحانیون محترم نقش مهمی در این رابطه دارند که می توانند نگرش مردم را نسبت به کم توانی تغییر داده و بهبود بخشند. تحقیقات در کشورهای دیگر نشان می دهد که رهبران و بزرگان جامعه می توانند نگرش مردم را نسبت به این امر بهبود بخشند. (Westbrooketal 1993)

 4- توسط برنامه های درمانی باید زنان جانباز را نسبت به تعریف کم توانی آشنا نمود تا آن در مقابل رفتارهای آزاردهنده ناشی از جهالت بعضی از افراد جامعه بتوانند با جرأت فراوان واکنش نشان دهند. به نظر می رسد که داشتن جلسات درمانی در سطح گروه در جهت افزایش رفتار جرأت آمیز زنان جانباز در مقابل رفتارهای آزاردهنده بسیار ضروری می باشد. به طوری که زنان جانباز با آموزش جرأت آموزی (Assertive Training) قادر به برخورد همراه با اعتماد به نفس در موقعیت های آزاردهنده باشند. چنین برخوردهایی از موضع اعتماد به نفس بالا به نوبه خود در اصلاح نگرش مردم نقش به سزایی دارد.

 5- تحقیقات نشان می دهد که یک فردی که دارای کم توانی فیزیکی است در رابطه با تعامل با دیگران چهار مرحله را می گذراند (kleck and strenta, 1980):

 1- انتظار اینکه چگونه فرد عادی (غیر معمول) رفتار خواهد داشت. 2- این امر ممکن است منتهی به تغییر در رفتار فردی شود که کم توان است. 3- این تغییر رفتار از طرف فرد کم توان واکنش و رفتار فرد عادی را اصلاح خواهد کرد. 4- هر نوع تغییر در رفتار فرد عادی به عنوان تأیید انتظارات فرد کم توان تلقی می شود و فرد کم توان چنین ملاحظه می نماید که انتظار وی به درست بوده است. در این فرایند چنانچه فرد کم توان دارای اعتماد به نفس بالا و مهارتهای لازم درجهت ابراز خواسته های خود و رفتاری جرأت آمیز باشد چنین مراحلی نه تنها آسیب زا نیست بلکه باعث تغییر نگرش مردم و اطرافیان به طور مثبت نسبت به فرد کم توان خواهد شد این مراحل تأکید بر جرأت آموزی که باعث تقویت اعتماد به نفس یک فرد جانباز می شود را دارد.

 صدا و سیما و رسانه های گروهی باید تبلیغات مناسبی در جهت جا انداختن چنین تعریفی از کم توانی در جامعه داشته باشند تا هر چه بیشتر آحاد جامعه متوجه نسبی بودن امر کم توانی ذهنی و جسمی گردند

6- با دادن آموزش های لازم  برای زنان جانباز که دارای استعدادهای بیشتری هستند و گماردن آنان در شغل های مهم جامعه و داشتن تبلیغات لازم در این زمینه می توان گام مهمی در جهبت اصلاح نگرش مردم نسبت به این قشر وفادار به کشور و انقلاب برداشت. در این مورد انتصاب یک کم توان فیزیکی در انگلستان به عنوان وزیر آموزش و پرورش از طرف حزل کارگر انگلستان نمونه بسیار جالبی است که توانسته نگرش مردم را نسبت به کم توانی و معلولیت تغییر زیادی دهد.

 7- تحقیقات (Mc Conkey 1994) نشان می دهد که تعامل گرم و خوشایند بین افراد کم توان و مردم عادی می تواند تغییرات مثبتی در نگرش مردم ایجاد کند. تحقیقات تأکید دارد که کیفیت تعامل ها بسیار مهم تر از کمیت و تعداد تعامل هاست و چنانچه دارای شرایط و ویژگیهای ذیل باشند بسیار موفق تر خواهند بود. 1- اگر مردم در محل های عادی افراد کم توان را دیدار کنند به جای آنکه در محل خاص و یا مراکز چنین ملاقات ها و تعاملهایی انجام پذیرد. 2- مردم در فعالیتهای عملی با افراد کم توان مشارکت داشته باشند و هر دو گروه کم توانان و مردم عادی به طور عملی در فعالیتها سهیم باشند به جای آنکه مکالمه تنها بین آنها وجود داشته باشد در این زمینه پیشنهاد تشکیل کلوپهایی می شود که زنان جانباز در کنار زنان غیر جانباز از عامه مردم درگیر انجام فعالیتهایی شوند. 3- در مراحل اولیه تماس باید تعامل های مردم با افراد معلول با درجه معلولیت پائین باشد و سپس این تماسها را به جانبازان با درجه جانبازی بیشتر تسری داد. 4- حضور یک میانجی که اشخاص کم توان را خوب بشناسد می تواند در معرفی اشخاص جانباز نقش بسزایی داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که چنانچه مردم عادی بدون هیچ گونه پیش معرفی باید شامل آشنایی دادن مردم به علائق و زمینه های فعالیتهای آنان باشد. 5- ترتیب دادن جلسات ملاقات با گروههای کوچک بسیار مرجع نسبت به گروههای بزرگتر است زیرا که افراد در گروههای کوچکتر احساس راحتی بیشتری دارند. 6- ملاقاتها باید با توجه به همتا بودن افراد از لحاظ خصوصیات سنی- محلی- زبانی- جغرافیایی و تحصیلاتی باشد. 7- اطلاعات داده شده به مردم باید تأکید بر توانمندی های شخصی یکر فرد جانباز داشته باشد به جای آنکه بر کم توانی های وی اشاره کند. برای مثال در معرفی یک جانباز باید گفت خانم فرهمندی یک بافنده ماهر با درجه جانبازی 70% است. موارد ذیل باعث ایجاد نگرش منفی نسبت به جانبازان خواهد شد. الف- چنانچه افراد جانباز رفتارهای غیر معمول و خشم آلود یا ضد اجتماعی در طول جلسات ملاقات با مردم عادی نشان دهند. ب- ملاقاتها بطور غیر منتظره و بدون هیچگونه آمادگی قبلی صورت گیرد. ج- ملاقاتها با گروههای بزرگ جانبازان و با انواع مختلف کم توانی ها صورت گیرد. به نظر می رسد با این راهکارها بتوان زندگی را برعده کثیری از زنان جانباز و خانواده هایشان که از وضعیت و حالت استیگما (وصله ناجور) به شدت رنج می برند کمی شیرین تر نمود، شیرینی که ناشی از شکسته شدن مرزهای موهوم می باشد. زیرا که ما انسانها با چنین مرزهای موهوم بسیاری اوقات تلخی هایی برای خود و دیگران ایجاد می کنیم.

 دکتر سید جلال یونسی

منابع : دفتر امور زنان سازمان امور جانبازان: گزارش از اولین همایش سنگربانان صبور (جانبازان زن)، تهران، پژوهشکده مهندسی و علوم پزشکی جانبازان، 1382


دسته ها : خواندنی
دوشنبه 1389/6/8 8:58
X